دانشجويان پرورش صنعتي طيور
حذف لينک مخفي ما حرام بوده و عواقب اخروي خواهد داشت

تصوير استاتيك

فرهنگ بسیجی از نگاه رهبری +اینفوگرافی

فرهنگ بسیجی از نگاه رهبری +اینفوگرافی

23:34 - یک شنبه 10 ارديبهشت 1392 // نویسنده: شهید ایرج صالحی

فرهنگ بسیجی از نگاه رهبری +اینفوگرافی

فرهنگ بسیجی یعنی آن مجموعه‌ی معرفتها و روشها و منشهائی كه میتواند مجموعه‌های عظیمی را در ملت به وجود بیاورد كه تضمین كننده‌ی حركت مستقیم و پایدار اسلامی آن ملت باشند. این یك تفكر است. رهبر انقلاب ۶/۹/۱۳۹۰

جهت بزرگنمایی کلیک کنید




  • <-CategoryName->

۲۵ توصیه رهبر انقلاب به دانشجویان+اینفوگرافی

23:29 - یک شنبه 29 ارديبهشت 1392 // نویسنده: شهید ایرج صالحی

 

۲۵ توصیه رهبر انقلاب به دانشجویان+اینفوگرافی

برای دریافت تصویربا کیفیت بر روی آن کلیک کنید




  • <-CategoryName->

اینفوگرافی/ ۹ دی

23:25 - یک شنبه 29 ارديبهشت 1392 // نویسنده: شهید ایرج صالحی

 اینفوگرافی/ ۹ دی

 

اینفوگرافیک نه دی ، به باز خوانی حوادث و اتفاقات سیاسی ایران از انتخابات ریاست جمهوری ۸۸ تا ۲۲ بهمن ۸۸ پرداخته . راز ۵۷ این اینفوگرافی را که سال گذشته در سایت انفطار منتشر گردید ، در آستانه ی ۹ دی باز نشر مینماید.

 

جهت بزرگنمایی روی عکس کلیک کنید



  • <-CategoryName->

ولادت تا شهادت شهید مصطفی احمدی روشن

23:25 - یک شنبه 26 ارديبهشت 1392 // نویسنده: شهید ایرج صالحی

 

ولادت تا شهادت شهید مصطفی احمدی روشن

برای مشاهده تصویر با کیفیت بر روی آن کلیک کنید




  • <-CategoryName->

من رای میدهم(کاریکاتور)

23:22 - یک شنبه 29 ارديبهشت 1392 // نویسنده: شهید ایرج صالحی

 

من رای میدهم(کاریکاتور)




  • <-CategoryName->

اینفوگرافی فصل الخطاب

23:19 - یک شنبه 20 ارديبهشت 1392 // نویسنده: شهید ایرج صالحی

 

اینفوگرافی فصل الخطاب

بدانید از امروز تا روز انتخابات، هر کسی که بخواهد از احساسات مردم در جهت اختلافات استفاده کند، قطعا به کشور خیانت کرده است. مقام معظم رهبری (مدظله العالی)

... برای مشاهده اینفوگرافی در سایز اصلی بر روی آن کلیک کنید ...

 




  • <-CategoryName->

اینفوگرافی «پیامدهای حضور در انتخابات»

23:18 - یک شنبه 28 ارديبهشت 1392 // نویسنده: شهید ایرج صالحی

اینفوگرافی «پیامدهای حضور در انتخابات»

برای دریافت فایل با کیفیت بر روی آن کلیک کنید




  • <-CategoryName->

اینفوگرافیك/صحنه‌ی انتخابات ۹۲

23:13 - یک شنبه 27 ارديبهشت 1392 // نویسنده: شهید ایرج صالحی

 

اینفوگرافیك/صحنه‌ی انتخابات ۹۲

جهت بزرگ نمایی روی عکس کلیک کنید




  • <-CategoryName->

نگهبانان بی ادعا(اینفوگرافی)

23:10 - یک شنبه 27 ارديبهشت 1392 // نویسنده: شهید ایرج صالحی

 

نگهبانان بی ادعا(اینفوگرافی)

همزمان با فرآیند بررسی صلاحیت ها توسط شورای محترم نگهبان نگاهی کوتاه داشته باشیم به این نهاد مهم و حیاتی جمهوری اسلامی ایران.




  • <-CategoryName->

مصداق «ثمّ استقاموا» چه کسی خواهد بود؟

18:31 - جمعه 26 ارديبهشت 1392 // نویسنده: شهید ایرج صالحی

 

مصداق «ثمّ استقاموا» چه کسی خواهد بود؟

با نزدیک شدن به انتخابات، آرایش های انتخاباتی شکل قوی تری به خود گرفته است. با مشاهده رونده موضع گیری ها، سبک حضور افراد و بررسی آن می توان به این نکته پی برد که آرایش های سیاسی این دوره شبیه انتخابات سال ۸۴ است. با این تفاوت که بعلت رویکردهای هاشمی در فتنه ۸۸ ریزش ارا بسیاری در اصولگرایان دارد.

 از طرفی رای اصلاح طلبان به سبد رای هاشمی اضافه شده است. برخلاف بسیاری از گمانه زنی ها این بار انتخابات سه قطبی با محوریت لنکرانی، جلیلی؛ ولایتی و حداد و قالیباف و یک نماینده از گفتمان سازش هاشمی بهرمانی، عارف،روحانی به چند دلیل می باشد:

۱-با توجه به ثبت نام هاشمی در لحظات آخر بعید به نظر می رسد بخواهد از عرصه رقابت کنار رود. بعلاوه در جبهه اصلاحات کسی گزینه مطرح یوجود ندارد که بتواند در مقابل گفتمان اصول گرایی به رقابت بپردازد. از آن جایی که این حضور برای احیای اصلاح طلبان ضروری است، احتمال کناره گیری وی از دور رقابت ها بسیار ضعیف است.

۲- به نظر می رسد که اصلی ترین رقیب طیف سازش بنا به چند دلیل لنکرانی است. اول اینکه با برنامه و تیم قوی نسبت به بقیه کاندیدا به عرصه آمده است. دو این که نظر صریح علامه مصباح بر اصلح بودن لنکرانی است. با توجه به این موارد نه جلیلی و نه ائتلاف پیشرفت؛ قالیباف،ولایتی و حداد؛ بنا به اظهار نظر هایشان و طبق تجربه سال ۸۴ به نفع لنکرانی کنار نخواهند رفت.

۳- در نظرسنجی ها قالیباف و ولایتی تقریبا محبوبت یکسانی دارند. با این تفاوت که قالیباف رای طیف مذهبی را در سبد آرای خود ندارد و احتمال این که خروجی ائتلاف پیشرفت ولایتی باشد کم است. اما قالیباف که نزدیک ۸ سال است که فعالیت های زیادی در این زمینه انجام داده است، به کنار کشیدن تن نخواهد داد و در رقابت های انتخابات شرکت خواهد کرد. از طرفی چون ولایتی نیز خود را در مقابل هاشمی  قرار نمی دهد و جلیلی هم با توجه به این که در لحظات آخر ثبت نام نموده است، کنار نخواهد کشید. در خوشبینانه ترین حداد عادل و ولایتی به نفع جلیلی کنار خواهند رفت و بنابر این رقابت اصلی انتخابات بین هاشمی،قالیباف، لنکرانی و جلیلی جریان خواهد داشت. به احتمال قوی انتخابات به دور دوم کشیده خواهد شد. و رقابت ها در دور دوم به یکی از دو حالت ادامه خواهد داشت:

به دلیل این که قالیباف و مشایی  رای قابل توجهی بین اصولگرایان ندارند، اگر بتوانند رای هاشمی را بشکنند، هاشمی شانس کمتری برای ورود به دور دوم انتخابات خواهد داشت. در این صورت جلیلی و لنکرانی در دور دوم به رقابت خواهند پرداخت. که این نوع رقابت در نوع خود پیروزی عظیمی برای گفتمان انقلاب اسلامی محسوب می شود.

اما اگر قالیباف و مشایی نتوانند رای هاشمی را بشکنند، هاشمی به دور دوم انتخابات راه می یابد. از طرفی از اصول گراها هم لنکرانی با هاشمی رقابت خواهد کرد. به دلیل این که اولا لنکرانی دارای تیم و برنامه منسجم می باشد لذا می تواند اعتماد طیف بیشتری از اصول گرایان را جذب کند.  چرا که نداشتن تیم و برنامه در مورد احمدی نژاد ضربه ای به این طیف زده است. ثانیا جلیلی در بین عموم جامعه شناخته شده نیست. اما جبهه پایداری بین نیروهای مذهبی ، عموم مردم و شهرستان ها با توجه به این که مدت زمانی است که فعالیت خودر را آغاز کرده است دارای مقبولیت بیشتری است لذا می تواند رای بالایی برای لنکرانی به ارمغان آورد.




  • <-CategoryName->

 

پناهیان: کسانی که میگویند ما با اسرائیل کاری نداریم ایران را به فلاکت میکشانند

علیرضا پناهیان که در همایش سبک زندگی اسلامی ایران سخن می‌گفت افزود: کسانی که شعار نه غزه و نه لبنان جانم فدای ایران سر می‌دادند حاضرند ایران را فدای خودشان کنند اما امثال شهید شاطری‌ها هزاران جان نثار برای ایران تربیت کرده‌اند.

وی افزود: کسی که شعار نه غزه نه لبنان را سر‌می‌دهد حتی فاقد شعور ملی است چه رسد به شعور سیاسی زیرا افق جهانی نگاه جمهوری اسلامی، ایران را در جایگاه برتر منطقه‌ای و جهانی نشانده و استکبار از این وضع هراس دارد در غیر این صورت وقتی که نگاه مسئولان ما منحصر به چهاردیواری ایران شد در نهایت تبدیل می‌شویم به یکی از عمال استکبار و برخی این را متوجه نیستند.

پناهیان افزود: اسرائیل اتاق فکر همه کفر علیه ایران است و ملت ایران با نگاه جهانی خود یقه دشمنانش را در کنار مرزهایشان گرفته است و این موضوع موجب مباهات ملت ایران است.

وی گفت: خودم شاهد بودم برخی از کسانی‌که به دلیل ضدیت با نظام و انقلاب مهاجرت کرده‌اند وقتی برای گردش و تفریح به لبنان می‌آیند و از «پارک ایران» که توسط شهید شاطری در کنار مرز اسرائیل احداث شده است دیدن می‌کنند به وجد می‌آیند و به ایران افتخار می‌کنند این یعنی امثال شهید شاطری‌ها فدایی ایران هستند نه کسانی که فقط ادعا می‌کند.

پناهیان با اشاره به سبک زندگی شهید شاطری گفت: سبک زندگی ایشان یک سبک تمام عیار زندگی ایرانی اسلامی بود و با این روش ایران را به زیبایی تمام معرفی و در دل مردم کشورهای دیگر به ویژه افغانستان و لبنان نفوذ داد به طوری که می‌گفتند ما حضرت امام‌(ره) را با شهید شاطری شناختیم.

وی با اشاره به عشق وسیع شهید شاطری به ولی‌فقیه گفت: شهید شاطری همه هستی و افتخاراتش را به پای ولایت‌فقیه ریخت برخلاف برخی که با احداث چند جاده و ساختمان برای ولی‌فقیه شاخ و شانه کشیدند.

وی در ادامه ویژگی‌های شهید شاطری را منحصر به فرد عنوان کرد و گفت: باید جایزه‌ای به نام «جایزه شهید شاطری» تهیه شود و به بهترین فرستادگان کشورمان به کشورهای دیگر و کسانی که مانند شهید شاطری معرف فرهنگ ایرانی و اسلامی در کشورهای دیگر باشند اهدا شود.

پناهیان در پایان افزود: وقتی خبر شهادت شهید شاطری به لبنان رسید عموم لبنانی‌ها حتی سنی‌ها و مسیحیان متاثر شده و هر کدام چند بار برای گرامیداشت وی مراسم ختم برگزار کردند و امروز زیارت قبر شهید شاطری به یک آرزو برای لبنانی‌ها تبدیل شده است.

 
منبع: جهان نیوز



  • <-CategoryName->

کاهش قیمت دلار بعد از ثبت‌نام ،نشانه چیست؟

18:30 - جمعه 26 ارديبهشت 1392 // نویسنده: شهید ایرج صالحی

 

کاهش قیمت دلار بعد از ثبت‌نام ،نشانه چیست؟

آیت‌الله قرهی گفت: دیدیم تا برخی در انتخابات اسم نوشتند، دلار و طلا پایین آمد لذا معلوم می‌شود این چیزها در دست همان‌ها بوده است.

به گزارش فرهنگ نیوز، آیت‌الله روح‌الله قرهی رییس حوزه علمیه امام مهدی(عج) شب گذشته در درس اخلاق خود که در مهدیه القائم المنتظر(عج) برگزار شد، به ذکر حدیثی از معصوم(ع) مبنی بر اینکه "شرورترین افراد شما کسانی هستند که به مردم پیوسته تهمت می‌زنند، گستاخ و بد زبان و جری‌اند"، پرداخت و گفت: اگر چیزی نمی‌دانی، نگو؛ به خصوص اکنون که قضیه انتخابات داغ است، مواظب باشیم تهمت نزنیم؛ خیلی باید مراقب و مواظب باشید.

وی با بیان اینکه احوالات و عملکرد برخی مشخص است و باید عملکرد گذشته‌شان را دید، افزود: این یک بحث جدا دارد و گفتنش عیبی ندارد اما نمی‌توانیم تهمت بزنیم. نمی‌توانیم بگوییم فلان کارخانه متعلق به فلان آقاست. اگر به یقین می‌دانیم، بگوئیم ولی اگر نمی‌دانیم، چرا بگوئیم؟

به گفته آیت‌الله قرهی، اگر کسی عملکردش بد بوده است، انسان هم به او رای نمی‌دهد. اگر فرد در فتنه با فتنه‌گران بوده است، باید انسان دیگران را هوشیار کند. اگر در فتنه جزو ساکتین بوده است، بحثش جداست اما اینکه بی‌خود و بی‌جهت دهانمان را باز کنیم و همه چیز بگوییم، بد و گناه است.

این استاد اخلاق ادامه داد: خدای نکرده فرض بگیریم کسی اختلاسی کرده است، نباید عده‌ای بگویند این فرد اینچنین و آنچنان هم بود و فلان ایراد را داشت. چرا دروغ بگوییم؟ چرا شرارت درست کنیم؟ یک کار کرده و آنهم اگر تائید شد، اختلاس است.

وی با بیان اینکه عملکرد بعضی‌ها مشخص است که دور از ولایت هستند و به آنچه ولی فقیه و امام مسلمین فرموده، عمل نکرده‌اند، تاکید کرد: ‌بنا نیست هر چیزی را به هر کسی نسبت بدهیم و اتهام بزنیم. نکند خدای ناکرده سینه‌مان –به تعبیر امروزی‌ها- داغ شود و هر چیزی را به هر کسی نسبت دهیم.

آیت‌اللله قرهی با تاکید بر اینکه خدا گواه است که حضرت حجت(ع) راضی نیست که اینگونه باشیم، اظهار داشت: اگر عملکرد طرف را می‌بینید که ضعیف بوده و در فتنه ساکت بوده، بدیهی است باید همدیگر را با ادله و براهین هوشیار کنیم زیرا اینجا فرد می‌خواهد امور مملکت را به دست بگیرد.

وی اضافه کرد: اگر به چیزی یقین داریم، بگوئیم ولی اگر نداریم، نگوئیم؛ خیلی باید مواظب باشیم که تهمت نزنیم و جری و فحاش نباشیم.

این استاد اخلاق در ادامه به ذکر حدیث دیگری از پیامبر اسلام(ص) مبنی بر اینکه "بدانید بعد از این روزگاری می‌آید بس سخت؛ توانگر آنچه دارد از ترس انفاق با چنگ و دندان نگه می‌دارد، در حالی که پروردگار فرمودند اگر فرد چیزی را انفاق کند عوضش را می‌بیند". پرداخت و تصریح کرد: بدترین مردم کسی است که تنها بخورد. دست همدیگر را بگیرید. گرچه بعضی از مایحتاج لازم است ولی بعضی‌ها به خاطر اینکه می‌خواستند رای بیاورند، اینچنین کردند لذا دیدیم تا در انتخابات اسم نوشتند، قیمت دلار و طلا پایین آمد. معلوم می‌شود این چیزها در دست همان‌ها بوده است.

وی ادامه داد: با استدلال و ادله و براهین عرض می‌کنم؛ قبلاً هم عرض کرده بودم. در خفا به بعضی از دوستان گفته بودم که سرنخ دست چه کسانی است. این را با اطمینان می‌گویم و می‌ترسم از تهمت. ما خبر داریم. اینها اخبارش قبلاً به دست ما رسیده و می‌دانیم.

آیت‌الله قرهی در پایان گفت: همین انسان‌های شرور که می‌خواهند انقلاب را به شرارت و مردم را به اذیت بکشند، وضعشان معلوم است. وضع اینها که حب به مقام و قدرت دارند، معلوم است.

 
منبع: تسنیم



  • <-CategoryName->

۱۰ انتخابات در یک نگاه + عکس و نمودار

18:29 - جمعه 26 ارديبهشت 1392 // نویسنده: شهید ایرج صالحی

۱۰ انتخابات در یک نگاه + عکس و نمودار

مسئله‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ی حضور مردم و انتخابات در نظام جمهوری اسلامی با این شکل بدیع و تازه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ای که در دنیا عرضه می شود، مسئله‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ی بسیار مهمی است؛ جا دارد درباره‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ی آن بیشتر تأمل شود، حرف زده شود، بحث شود. مسئله، مسئله‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ی مردم‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌سالاری دینی است؛ یعنی حضور یکپارچه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ی مردم، رقابت جدی، فعالیت و تلاش حقیقی مردمی، در کنار معیارهای اسلامی و معیارهای الهی. این ترکیب شگفت‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌آور همان چیزی است که بشریت محتاج آن است؛ تشنه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ی آن است.

به گزارش فرهنگ نیوز به نقل از مشرق: انتخابات ریاست جمهوری یکی از مولفه های مهم حضور مردم در عرصه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های تصمیم‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌گیری در نظام جمهوری اسلامی ایران است. افتخار جمهوری اسلامی در طول سالیان گذشته حضور پرشور و یکپارچه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ی مردم در عرصه انتخابات بوده است.

رهبر معظم انقلاب در این رابطه فرموده‌اند: "مسئله‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ی حضور مردم و انتخابات در نظام جمهوری اسلامی با این شکل بدیع و تازه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ای که در دنیا عرضه می شود، مسئله‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ی بسیار مهمی است؛ جا دارد درباره‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ی آن بیشتر تأمل شود، حرف زده شود، بحث شود. مسئله، مسئله‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ی مردم‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌سالاری دینی است؛ یعنی حضور یکپارچه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ی مردم، رقابت جدی، فعالیت و تلاش حقیقی مردمی، در کنار معیارهای اسلامی و معیارهای الهی. این ترکیب شگفت‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌آور همان چیزی است که بشریت محتاج آن است؛ تشنه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ی آن است." ۱۳۸۸/۰۵/۱۲


جمهوری اسلامی ایران در سی و پنج سال حیات خود شش رئیس جمهور داشته است. دو رئیس جمهور اول ایران نتوانستند دوران چهار ساله مسئولیت خود را به پایان برسانند؛ اولی(بنی صدر) برکنار شد و از ایران گریخت و دومی(شهید رجایی) در انفجاری در ساختمان نخست وزیری ترور شد. اما چهار رئیس جمهوری که در ادامه عهده دار ریاست قوه مجریه شدند، هر یک دو دوره پیاپی در این سمت بودند.

در آستانه یازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری، آمار ده دوره پیشین انتخابات را مرور می کنیم.


اولین دوره

- تاریخ برگزاری: ۵ بهمن ۱۳۵۸
- رئیس جمهوری منتخب: ابوالحسن بنی صدر با ۱۰ میلیون و ۷۵۳ هزار و ۷۵۲ رای
- نفر دوم: احمد مدنی
- تعداد ثبت نام کنندگان: ۱۲۴ نفر
- رقبای نهایی: ۹۵ نفر
- تعداد واجدان شرایط: ۲۰ میلیون و ۹۹۳ هزار و ۶۴۳ نفر
- تعداد رای دهندگان: ۱۴ میلیون و ۱۵۲ هزار و ۸۸۷ نفر
- درصد مشارکت: ۶۷.۴ درصد

*ریاست جمهوری بنی‌صدر تنها ۱۷ ماه به طول انجامید. وی در این مدت به تدریج با تمامی نهادهای انقلابی وارد فاز مقابله شد و در کنار عدم توجه به مصوبات قانونی مجلس به حمایت از گروه‌هایی چون مجاهدین خلق پرداخت. اینچنین بود که ابتدا در ۲۰ خرداد ۱۳۶۰ با حکم امام خمینی (ره)  از فرماندهی کل قوا برکنار شد. ۱۱ روز پس از صدور حکم امام‌، در ۳۱ خرداد ۱۳۶۰ لایحه عدم کفایت سیاسی بنی‌صدر برای ادامه ریاست جمهوری در مجلس به تصویب رسید. سرانجام در اول تیرماه ۱۳۶۰ متعاقب تصویب لایحه، امام در پاسخ به نامه رئیس مجلس‌، بنی‌صدر را از ریاست جمهوری عزل کرد.


دومین دوره

- تاریخ برگزاری: ۲ مرداد ۱۳۶۰
- رئیس جمهوری منتخب: محمدعلی رجایی با ۱۲ میلیون و ۷۷۰ هزار و ۵۰ رای
- نفر دوم: عباس شیبانی
- تعداد ثبت نام کنندگان: ۷۱ نفر
- رقبای نهایی: ۴ نفر
- تعداد واجدان شرایط: ۲۲ میلیون و ۶۸۷ هزار و ۱۷ نفر
- تعداد رای دهندگان: ۱۴ میلیون و ۵۷۳ هزار و ۸۰۳ نفر
- درصد مشارکت: ۶۴.۲ درصد

*در روز ۸ شهریور ۱۳۶۰ محمدعلی رجایی رییس‌جمهوری و محمدجواد باهنر نخست‌وزیر وقت به همراه گروهی از اعضای هیات دولت در انفجار دفتر نخست‌وزیری به شهادت رسیدند.


سومین دوره

- تاریخ برگزاری: ۱۰ مهر ۱۳۶۰
- رئیس جمهوری منتخب: آیت الله خامنه ای با ۱۵ میلیون و ۹۰۵ هزار و ۹۸۷ رای
- نفر دوم: اکبر پرورش
- تعداد ثبت نام کنندگان: ۴۶ نفر
- رقبای نهایی: ۴ نفر
- تعداد واجدان شرایط: ۲۲ میلیون و ۶۸۷ هزار و ۱۷ نفر
- تعداد رای دهندگان: ۱۶ میلیون و ۸۴۷ هزار و ۷۱۷ نفر
- درصد مشارکت: ۷۴.۲ درصد


چهارمین دوره

- تاریخ برگزاری: ۲۵ مرداد ۱۳۶۴
- رئیس جمهوری منتخب:آیت الله خامنه ای با ۱۲ میلیون و ۲۰۵ هزار و ۱۲ رای
- نفر دوم: حبیب الله عسکراولادی
- تعداد ثبت نام کنندگان: ۵۰ نفر
- رقبای نهایی: ۳ نفر
- تعداد واجدان شرایط: ۲۵ میلیون و ۹۹۳ هزار و ۸۰۲ نفر
- تعداد رای دهندگان: ۱۴ میلیون و ۲۳۸ هزار و ۵۸۷ نفر
- درصد مشارکت: ۵۴.۷ درصد


پنجمین دوره

- تاریخ برگزاری: ۶ مرداد ۱۳۶۸
- رئیس جمهوری منتخب: اکبر هاشمی رفسنجانی با ۱۵ میلیون و ۵۵۰ هزار و ۵۲۸ رای
- نفر دوم: عباس شیبانی
- تعداد ثبت نام کنندگان: ۷۹ نفر
- رقبای نهایی: ۲ نفر
- تعداد واجدان شرایط: ۳۰ میلیون و ۱۳۹ هزار و ۵۹۸ نفر
- تعداد رای دهندگان: ۱۶ میلیون و ۴۵۲ هزار و ۶۷۷ نفر
- درصد مشارکت: ۵۴.۶ درصد


ششمین دوره

- تاریخ برگزاری: ۲۱ خرداد ۱۳۷۲
- رئیس جمهوری منتخب: اکبر هاشمی رفسنجانی با ۱۰ میلیون و ۵۶۶ هزار و ۴۹۹ رای
- نفر دوم: احمد توکلی
- تعداد ثبت نام کنندگان: ۱۲۸ نفر
- رقبای نهایی: ۴ نفر
- تعداد واجدان شرایط: ۳۳ میلیون و ۱۵۶ هزار و ۵۵ نفر
- تعداد رای دهندگان: ۱۶ میلیون و ۷۶۹ هزار و ۷۸۷ نفر
- درصد مشارکت: ۵۰.۵ درصد


هفتمین دوره

- تاریخ برگزاری: ۲ خرداد ۱۳۷۶
- رئیس جمهوری منتخب: محمد خاتمی با ۲۰ میلیون و ۱۳۸ هزار و ۷۸۴ رای
- نفر دوم: علی اکبر ناطق نوری
- تعداد ثبت نام کنندگان: ۲۳۸ نفر
- رقبای نهایی: ۴ نفر
- تعداد واجدان شرایط: ۳۶ میلیون و ۴۶۶ هزار و ۴۸۷ نفر
- تعداد رای دهندگان: ۲۹ میلیون و ۱۴۵ هزار و ۷۴۵ نفر
- درصد مشارکت: ۷۹.۹ درصد


هشتمین دوره

- تاریخ برگزاری: ۱۸ خرداد ۱۳۸۰
- رئیس جمهوری منتخب: محمد خاتمی با ۲۱ میلیون و ۶۵۹ هزار و ۵۳ رای
- نفر دوم: احمد توکلی
- تعداد ثبت نام کنندگان: ۸۱۴ نفر
- رقبای نهایی: ۱۰ نفر
- تعداد واجدان شرایط: ۴۲ میلیون و ۱۷۰ هزار و ۲۳۰ نفر
- تعداد رای دهندگان: ۲۸ میلیون و ۸۱ هزار و ۹۳۰ نفر
- درصد مشارکت: ۶۶.۶ درصد


نهمین دوره

مرحله اول
- تاریخ برگزاری: ۲۷ خرداد ۱۳۸۴
- راه یافتگان به مرحله دوم:
- اکبر هاشمی رفسنجانی با ۶ میلیون و ۱۹۰ هزار و ۱۲۲ رای
- محمود احمدی نژاد با ۵ میلیون و ۷۱۸ هزار و ۱۲۹ رای
- تعداد ثبت نام کنندگان: ۱۰۱۴ نفر
- رقبای نهایی: ۸ نفر
- تعداد واجدان شرایط: ۴۶ میلیون و ۷۶۸ هزار و ۴۱۸ نفر
- تعداد رای دهندگان: ۲۹ میلیون و ۴۰۰ هزار و ۸۵۷ نفر
- درصد مشارکت: ۶۲.۸ درصد

مرحله دوم
- تاریخ برگزاری: ۳ تیر ۱۳۸۴
- رئیس جمهوری منتخب: محمود احمدی نژاد با ۱۷ میلیون و ۲۴۸ هزار و ۷۸۲ رای
- تعداد رای دهندگان: ۲۷ میلیون و ۹۵۸ هزار و ۹۳۱ نفر
- درصد مشارکت: ۵۹.۸ درصد

دهمین دوره

- تاریخ برگزاری: ۲۲ خرداد ۱۳۸۸
- رئیس جمهوری منتخب: محمود احمدی نژاد با ۲۴ میلیون و ۵۲۷ هزار ۵۱۶ رای
-نفر دوم: میرحسین موسوی
-تعداد ثبت نام کنندگان: ۴۷۵ نفر
- رقبای نهایی: ۴ نفر
- تعداد واجدان شرایط: ۴۶ میلیون و ۱۹۹ هزار ۹۹۷ نفر
- تعداد رای دهندگان: ۳۹ میلیون و ۱۶۵ هزار و ۱۹۱ نفر
- درصد مشارکت: ۸۵ درصد


یازدهمین دوره

تاریخ برگزاری: ۲۴ خرداد ۱۳۹۲
-رئیس جمهوری منتخب: ؟
-نفر دوم: ؟
-تعداد ثبت نام کنندگان: ۶۸۶ نفر
- رقبای نهایی: ؟
- تعداد واجدان شرایط: ؟
- تعداد رای دهندگان: ؟
- درصد مشارکت: ؟

نمودار میزان مشارکت مردم در ۱۰ دوره انتخابات ریاست جمهوری


بیشترین ها و کمترین ها

* انتخابات دهمین دوره ریاست جمهوری در ۲۲ خرداد ۸۸ از حیث مشارکت مردمی در پای صندوق های رأی با حدود ۸۵% اولین مقام را پس از رفراندوم جمهوری اسلامی در بین انتخابات های برگزار شده پس از انقلاب اسلامی را دارا می باشد.

* در میان ۶ رئیس جمهوری منتخب گذشته در ده دوره ریاست جمهوری، حضرت آیت الله خامنه ای با ۹۵% بیشترین میزان آراء را در دوره سوم کسب نمود.

* کمترین میزان مشارکت مردم در ده انتخابات ریاست جمهوری مربوط به ششمین دوره ریاست جمهوری در ۲۱ خرداد ۷۲ با ۵۰.۶۶% و بالاترین مشارکت مردمی در دهمین دوره ریاست جمهوری در ۲۲ خرداد ۸۸ با ۸۵% می باشد.

* بیشترین تعداد نامزدهای تأیید صلاحیت شده در اولین دوره ریاست جمهوری با ۱۰۷ نفر و کمترین نامزدها در پنجمین دوره با ۲ نفر بوده است.

* بیشترین افراد داوطلب ثبت نام کننده در نهمین دوره با ۱۰۱۴ نفر بوده و کمترین افراد داوطلب با ۴۶ نفر در سومین دوره بوده است.




  • <-CategoryName->

اصلاح‌طلبان شما را نردبانی برای بالا رفتن خود قرار داده‌اند

18:29 - جمعه 25 ارديبهشت 1392 // نویسنده: شهید ایرج صالحی

 

اصلاح‌طلبان شما را نردبانی برای بالا رفتن خود قرار داده‌اند

بسیج دانشجویی دانشگاه علم و صنعت طی نامه‌ای سرگشاده‌ خطاب به آیت الله هاشمی رفسنجانی آورده است: جناب آیت‌الله! بازی مخالفان دیروزتان یعنی اصلاح‌طلبان را خوردید.

به گزارش فرهنگ نیوز ، بسیج دانشجویی دانشگاه علم و صنعت طی نامه‌ای سرگشاده‌ خطاب به آیت الله هاشمی رفسنجانی تاکید کرد: اصلاح‌طلبان می‌دانند که گزینه‌های شاخص‌شان قطعاً توان عبور از فیلتراسیون نظام را ندارند، لذا در پس نام شما خود را مطرح می‌سازند. حال اگر شما پیروز شدید که خود نیز باید بدانید احتمالش زیاد نیست و به قول یکی از همین اصلاحاتیون نام شما ۵۰% رأی منفی با خود به همراه دارد، در دولت شما جای می‌گیرند و با توجه به کهولت سن جناب‌تان که خود بارها به آن برای عدم حضور اذعان نمودید، زمام کار را در دست می‌گیرند و به بدنه اجرایی نظام باز می‌گردند و اگر در این انتخابات شکست خوردید، مرگ سیاسی خود را رقم زدید در حالی‌که روحی در کالبد بی‌جان اصلاح‌طلبان دمیدید.

متن این نامه به شرح زیر است:

همان‌گونه که مستحضرید روز آخر ثبت نام کاندیدای ریاست‌جمهوری روزی بود که شرایط بازی حداقل روی کاغذ به طور کامل عوض شد و قطب‌های جدیدی در عرصه انتخابات پدید آمد که البته مدل آن نه با این کیفیت در دو انتخابات گذشته نیز تکرار شد لیکن تفاوتی که این انتخابات با دو دوره قبلی دارد این است که دیگر قطب‌های انتخابات هاشمی-احمدی‌نژاد نخواهد بود و شما نیز قطعاً واقف به این موضوع هستید و آن را نفی نمی‌کنید. در حال حاضر بنای بحث بر سر قطب‌های انتخابات نداریم و به این مختصر در این عرصه بسنده می‌کنیم چه آن‌که می‌دانیم درایت سیاسی جنابتان به اندازه‌ای هست که خود مطلع از این موضوع باشید. لذا بحث‌هایی در ذیل این نامه خدمتتان ارائه می‌گردد. باشد که مثمر ثمر باشد.

نحوه حضور شما در عرصه انتخابات در ظاهر کاملاً عجولانه رخ داد. تا جایی که شما در دقایق آخر مهلت قانونی، اقدام به ثبت‌نام در این عرصه نمودید لیکن بحث بر سر حضور یا عدم حضور شما از چند ماه قبل به طور جدی کلید خورده بود و طیف‌های مختلف اصلاح‌طلبان اعم از سیاسیون، جوانان، روزنامه‌نگاران و .... هر یک شوق خود را به حضور شما، به نوعی ابراز نمودند و تنها راه حل برون‌رفت از مشکلات کشور را سکان‌داری عرصه ریاست جمهوری توسط جنابتان می‌دانستند و حقاً و انصافاً بر این موج تبلیغاتی‌شان به خوبی پافشاری نمودند تا شما را دیگر بار در این عرصه در بوته آزمایش قرار دهند. بحث بر سر کیفیت حضور شما و مشوقین‌تان برای حضور هست. در کنار این مسائل نیز سوالاتی پیرامون آینده و سرانجام این حضور مطرح است که ان‌شاالله به آن‌ها اشاره خواهیم نمود.

حضرت آیت‌الله

امروز کسانی برای ورود به عرصه انتخابات حامی شما هستند که طی چند سال حاکمیت اصلاحاتیون بر کشور، جنابتان را آماج حملات تند خود قرار داده بودند و سایر هم‌طیف‌های ایشان که اکنون حامی شمایند، سکوت را بر دفاع از شما ترجیح می‌دادند و بر طبل رسوایی و بی‌آبرویی‌تان می‌کوبیدند و سعی آن داشتند تا نامی از شما در اذهان باقی نگذارند. آن‌ها و هم‌پیاله‌هایشان همان کسانی بودند که شما را عالی‌جناب سرخ‌پوش می‌خواندند و تمام فتن رخ‌داده در تاریخ انقلاب را منسوب به شما می‌پنداشتند، لیکن امروز شما را تنها منجی کشور می‌خوانند و در حمایت از شما به مدیحه‌سرایی می‌پردازند.

به امثال مایی که از نسل سوم انقلاب هستیم و جریانات ابتدای انقلاب را فقط شنیده‌ایم و البته خوانده‌ایم حق دهید که نه آن فحاشی‌ها و توهین‌های بی‌سابقه را باور کنیم و نه این تملق‌های بی حد و حصر را. آن‌چه که ما از نوع برخورد اصلاح‌طلبان تندرو با شما دیده‌ایم بی‌آبرو کردنتان در جریان انتخابات مجلس ششم و توهین‌های آن‌ها به شما بود. چرا؟ پاسخ به این سوال واضح هست. چه آن‌که ایشان در آن زمان شما را وزنه‌ای برای حفظ نظام می‌دانستند و جنابتان را امین رهبری می‌پنداشتند، اما امروز چه شده است که اصلاح‌طلبانی که روزی مخالف سرسخت شما بودند، برای حضور در صحنه و پاک‌سازی ذهن مردم از خباثت‌هایشان به شما پناه آورده‌اند. کاری که در جریان انتخابات ۸۸ نیز صورت دادند.

شما را چه شده است که چند سالی است تبدیل به رهبر معنوی کسانی شدید که چشم دیدن پیشرفت انقلاب را ندارند؟ پیشرفت کشور را با سر خم کردن در مقابل قدرت و نه ابرقدرت بلوک غرب می‌بینند. چرا شما به جایگاهی رسیدید که امروز از موضع اصلاح‌طلبان سازش‌کار و بزدل که تنها راه حل برون رفت از مشکلات را تسلیم آمریکا شدن می‌بینند، حرف می‌زنید و تبدیل به مأمنی برای پوشاندن اشتباه‌های ایشان شدید؟ مگر فراموش کرده‌اید که "تا شرک و کفر هست، مبارزه هست و تا مبارزه هست، ما هستیم"؟ آیا دوره این سبک از آرمان‌گرایی‌ها تمام شده است؟

آیا دوره آرمان‌های حضرت روح‌الله و صدور انقلاب به اتمام رسیده است که اینگونه دوستان‌تان که خود را مرید و شاگرد مکتب‌تان می‌نامند بر طبل رابطه با آمریکا به عنوان دوای درد ملت ایران می‌کوبند و پس از ۳۴ سال مقاومت جانانه ملت ایران، تسلیم شدن در برابر زورگویی‌های آمریکا را راه حل عبور از این دست بحران‌ها می‌دانند؟ البته شما نیز در این وادی به جای زدن این فکر شاگردانتان با مواضعی که پیرامون رابطه با آمریکا گرفتید، به این حواشی دامن زده‌اید و این شائبه را در اذهان ملت وارد ساختید.

جناب هاشمی

در جریان انتخابات ۸۸ و مسائلی که در آن مناظره کذا پیش آمد، شما به نوشتن نامه‌ای متأسفانه بدون سلام و والسلام به رهبری معظم اقدام نمودید و در آن سخنانی را مطرح نمودید که امروز بر تحقق آن پیش‌بینی‌ها بر خود می‌بالید. دو بحث در این وادی مطرح است: یک اینکه عده‌ای قائل به اینند که شما خود زمینه‌ساز این فتنه‌ها بودید و کلیدزننده پروژه بنی‌صدریزاسیون جناب احمدی‌نژاد و دو اینکه عده‌ای نیز قائل به این موضوعند که شما انسانی بسیار بصیر هستید و توانستید ماهیت جناب احمدی‌نژاد را پیش‌بینی کنید.

فارغ از صحت و سقم مدعای شما در وقوع پیش‌بینی‌تان که شما نیز قطعاً خود در طیف دوم جای می‌گیرید و خود را انسانی بسیار بصیر می‌پندارید، بحث بر سر این است که شما برای مقابله با جریانی که جناب احمدی‌نژاد علیه‌تان ایجاد نمود هم‌کاسه با اصلاح‌طلبانی گردیدید که شاید در ظاهر هیچ وجه تشابهی با شما بر سر اصول‌تان پیرامون انقلاب و ولایت‌فقیه نداشتند و در جریان فتنه ۸۸ نیز نشان دادند که خواستار زدن ریشه و رکن‌ رکین انقلاب یعنی ولایت‌فقیه هستند و جنگ‌شان به دعوایی زرگری بر سر قدرت و ریاست‌جمهوری بر نمی‌گشت. هدف آن چیزی بود که پس از چندی در شعارهایشان روشن شد. هدف آن چیزی بود که در روز عاشورا مشخص شد. هدف پاره کردن عکس امام نبود. هدف، حذف نام امام بود.

امامی که شما به یاری وی می‌نازید و افتخارتان را شاگردی مکتبش می‌دانید، اما ظاهراً در حرکت در راهش دچار خطایی نابخشودنی شدید. خطایی که اصل انقلاب را هدف گرفته است. سکوت و حرف‌های دوپهلوی شما در جریان فتنه ۸۸، صحبت‌های شما در آخرین نماز جمعه‌تان، جلساتی که با فتنه‌گران داشتید و گویی محور وحدت‌شان بودید، مواضع پس از آن که دیگر چندان عیان نبود، همه و همه دست به دست هم دادند تا شما را هر چه بیش‌تر، دورتر از اصل انقلاب قرار دهند تا جایی که امروز راه بازگشت‌شان را به نظام در پنهان شدن اسمشان در پس شما می‌بینند و شما را سیبل حرکاتشان کردند.»

آقای هاشمی

خواهشاً به موارد طرح شده در بالا فکر کنید و بدانید شما نردبانی هستید برای رسیدن اصلاح‌طلبان به جریان سیاسی کشور و پیروزی یا عدم پیروزی شما در انتخابات آتی محل بحث آن‌ها نیست. آن‌ها شما را نردبانی برای بالا رفتن خود قرار دادند و شما را پلی برای عبور خود از مقطع حساس کنونی می‌دانند. مقطع حساسی که در صورت عدم حضور اصلاح‌طلبان در این انتخابات لحظه مرگ سیاسی ایشان خواهد بود و عملاً انزوای سیاسی ایشان را تبدیل به تابوتشان خواهد نمود. حال، اگر از این پل بگذرند دیگر نیازی به اصل پل نخواهند داشت و قطعاً پلی که از آن گذشتند را خراب خواهند کرد. آنها می‌دانند که گزینه‌های شاخص‌شان قطعاً توان عبور از فیلتراسیون نظام را ندارند، لذا در پس نام شما خود را مطرح می‌سازند.

حال اگر شما پیروز شدید که خود نیز باید بدانید احتمالش زیاد نیست و به قول یکی از همین اصلاحاتیون نام شما ۵۰% رأی منفی با خود به همراه دارد، در دولت شما جای می‌گیرند و با توجه به کهولت سن جناب‌تان که خود بارها به آن برای عدم حضور اذعان نمودید، زمام کار را در دست می‌گیرند و به بدنه اجرایی نظام باز می‌گردند و اگر در این انتخابات شکست خوردید، مرگ سیاسی خود را رقم زدید در حالی‌که روحی در کالبد بی‌جان اصلاح‌طلبان دمیدید.

پس در هر دو حال حضور شما به معنای شکست شما و بی‌آبرویی شما در نزد آیندگان است. جناب هاشمی، کمی تأمل کنید که به کجا رسیده‌اید که برای حضورتان رسانه‌های ضد انقلاب به جشن و پای‌کوبی می‌پردازند؟ مگر شما ادعا ندارید که مطابق گفتمان امام حرکت می‌کنید و مگر ایشان نفرمودند که هر گاه دشمن از ما تقدیر کرد و برای‌مان کف زد بدانیم که مسیرمان اشتباه است.

در بخش دیگری از این نامه چنین آمده است: « آقای هاشمی! این بازی‌ها نخ نما شده است. خواهشاً خود را درگیر این سطح پایین از بازی‌ها نکنید که دوره این سبک کارها گذشته است. دوره حرکات بنی‌صدری گذشته است که وقتی از محضر امام خارج می‌شود اعلام کاندیداتوری می‌کند و صحنه را طوری جلوه می‌دهد که امام خواهان حضورش بود. شما به جای این‌گونه هزینه کردن از آقا که قطعاً خلاف واقع نیز هست، بیایید و خود را با معیارهای ایشان مقایسه کنید. به سخنان ابتدای امسال آقا مراجعه کنید که چگونه نوع تفکر تکنوکراتیک حاکم بر کشور در دوره شما را مورد نقد جدی قرار دادند.

حال شما می‌آیید و از دوره مدیریت موفق خود سخن می‌گویید؟ بروید مواضع خود را با ایشان در بحث بیداری اسلامی مقایسه کنید. بروید به نوع نگاه‌تان پیرامون رابطه با آمریکا نظر بیفکنید و آن را با نوع نگاه رهبری مقایسه کنید. بروید به بحثی که پیرامون اعتماد از دست رفته مردم به نظام مطرح کردید و پاسخی که از آقا دریافت داشتید، نظر بیفکنید که بدانید تفاوت نگاه‌تان با آقا بیش از این است که شما را دعوت به حضور در این عرصه کنند.

آقای هاشمی به دور و بر خود نظر بیفکنید و ببینید که رسانه‌های به ظاهر حامی‌تان چگونه به ترویج دروغ می‌پردازند. دروغی که ماحصلش تنها، بی‌آبرویی شماست. مواظب از دست رفتن آبروی باقی‌مانده‌تان به خاطر مجاهدت‌های ابتدای انقلاب‌تان باشید و همه را در این قمار نبازید. چرا نمی‌بینید که چگونه به دروغ مراجع را حامی شما برای حضور می‌خوانند که با تکذیبیه دفاتر این دو بزرگوار مواجه شوید؟ خواهشاً به خود بیایید و صحنه را با درایت سیاسی خود ببینید نه با تملق کاسه لیسان اطراف‌تان که متأسفانه کم هم نیستند. به خود بیایید و ببینید که شما در مقام رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام، امین رهبری قرار گرفتید، نه در قاموس شخصی که اصلاحاتیون دوست دارند تا وی را کلیدزننده حاکمیت دوگانه و در تقابل با امام امت قرار دهند. ادامه این راه توسط شما به قرار گرفتن جدی‌تان در مقابل جریان اصیل انقلاب می‌انجامد.

حضرت آیت‌‌الله

در پایان از شما می‌خواهیم که به موارد بالا فکر کنید و لحظه‌ای را نیز به شنیدن و خواندن حرف‌های نسل‌سومی‌هایی که در سن نوادگان‌تان هستند، بگذرانید و البته در موارد بالا اندکی تأمل کنید. اگر حرف‌های بالا را مطابق با عقل و منطق به زعم خود پنداشتید که از این عرصه خطرناک کنار بکشید و به جایگاه خود در مقام امین رهبری بازگردید و اگر نیز آن را خلاف منطق، بیایید و به سوالات مطرح شده در دانشگاه، پاسخ دهید. دانشگاه علم و صنعت پذیرای حضور شما است.»

 
منبع: تسنیم



  • <-CategoryName->

آقای هاشمی ، دیگر دوران شما تمام است

18:28 - جمعه 25 ارديبهشت 1392 // نویسنده: شهید ایرج صالحی

 

آقای هاشمی ، دیگر دوران شما تمام است

یک وبلاگ‌نویس مشهور طی نامه‌ای خطاب به آیت‌الله هاشمی رفسنجانی نوشت:دیگر دوران کار اجرایی شما و همکارانتان تمام شده است؛ اگر فرض تقریباً بعید، بهترین برنامه‌ها را داشته باشید، با این شرایط سنی و نسلی چطور می‌خواستید ایران را بچرخانید.

به گزارش فرهنگ نیوز ،حسین درخشان فعال سیاسی اصلاح طلب و وبلاگ‌نویس مشهور طی نامه‌ای به اکبر هاشمی رفسنجانی، داوطلب انتخابات ریاست جمهوری، از کاندیداتوری وی انتقاد و خواستار بازنگری در این اقدام شد؛ متن کامل این نامه به شرح ذیل است:
به‌ نام حق
آه از آن نرگس جادو که چه بازی انگیخت
وه از آن مست که با مردم هشیار چه کرد
حافظ
جناب آقای هاشمی رفسنجانی
سلام و صلح بر شما باد. سال‌ها از زمانی که یک دوست مشترکمان شما را بخاطر پایین آمدن صلح‌آمیزتان از نردبام قدرت اجرایی ستود، می‌گذرد. هرچند در عمل تفکر و گفتمان شما تا حد زیادی با ریاست جمهوری آقای خاتمی هشت سال دیگر هم ادامه یافت، ولی این روزها که آدم دور و برش را – از تهران تا رم - می‌بیند، بهتر می‌فهمد که فرود از صندلی سیاست، حتی اگر در ظاهر، کار ساده‌ای نیست.
همین تسلیم شدن‌تان به قانون اساسی‌ای که در تنظیم آن نقش داشتید موجب شد تا رهبر انقلاب و دوست و همراه قدیمی‌تان شما را در جایی فراتر از نردبام قدرت اجرایی بنشاند تا از آن بالا بتوانید انقلاب را باغبانی کنید.
چقدر در یکی از اولین سالگرد‌های شهادت عمویم، شهید علی درخشان، که همراه پدر داغدیده‌ام به مراسم یادبودی در مجلس شورای اسلامی آمده‌ بودم، افتخار می‌کردم که در راهروهای پیچ‌دار مجلس وسط گفتگویتان با خبرنگاران و میهمانان، مرا که با قامت هشت، نه ساله‌ام روبرویتان ایستاده بودم، پدرانه در آغوش گرفتید و اسم و رسمم را مهربانانه پرسیدید. در غیاب عموی ناهمخونم، شهید بهشتی بزرگ، که اولین اذان را در گوش منِ نوزاد گفته بود، شما برای مایی که در هفتم تیر سال شصت عزیزان‌مان را از دست داده بودیم، قوت قلب بودید و برای مردم تازه انقلاب‌کرده‌ی ایران، قهرمان امیدبخش یک انقلاب بی‌همتا.
درست که فراز و نشیب‌های زندگی در سال‌های پس از آن، مرا هم مثل همه‌مان با خود به جاهایی گوناگون برد. از قلهک تا داون‌تاون تورنتو، از مدرسه‌ی نیکان تا دانشگاه لندن، از باغ شرکت سبزه به ستاد رقیب منتقد شما در ساختمان حزب مشارکت، از مسجد جامع بازار تا بولوار روتشیلد تل آویو و از کانون توحید لندن تا زندان اوین.
اما باز آن حس افتخار کودکانه از شنیدن سخنان بی‌باکانه و استعمارگرسوز شما در آن سال‌های دور در نماز جمعه و نشست‌های خبری‌تان با رسانه‌های اروپایی - آمریکایی با من و امثال من مانده است، هرچند که دیگر به سختی می‌شود آن هاشمی رفسنجانی را در شما پیدا کرد.
حالا ریشِ خاکستری من و موهای نقره‌ای شما گواه بزرگ‌شدن انقلابی است که برای شما و همراهان قدیمی‌تان مثل فرزند می‌ماند. فرزندی که تمام جوانی و میان‌سالی‌تان را وقف آن کردید تا بتواند روی پای خود بایستد و شما در آستانه‌ی هشتاد سالگی، با افتخار بنشینید و نگاه و تحسینش کنید.
اما نمی‌دانم چه اتفاقی می‌افتد که گاهی همه‌ی این سالهای سپری شده را فراموش و آسایش دوران بازنشستگی را بر خود حرام می‌کنید. یک بار در سال هشتاد و چهار چنین کردید و تلخیِ نتیجه‌اش را چشیدید و حالا هشت سال بعد دوباره به فکر آن نردبان افتاده‌اید. شما و همراهان‌تان برای ما و جوان‌ترها عزیز هستید، ولی دیگر از شما انتظاری نیست که از این نردبام، مثل جوان‌ترها بالا و پایین بروید.
چه «نرگسی» شما را هر چند سال یک بار  «جادو» می‌کند و از یادتان می‌برد که افتادن از نردبان جلوی چشم فرزندانتان چقدر برای ما و خودتان دردناک است؟ شما که همیشه به «هشیاری» شهره بوده‌اید، چگونه ناگهان این‌قدر «مست» می‌شوید؟
بحث من در این نامه‌ی کوتاه این است که اصولاً چگونه می‌خواهید کشوری بزرگ و جوان را با این همه چالش، با همراهی دوستان کم و بیش هم‌نسل خود اداره کنید. جای بحث مفصل بر سر اینکه می‌خواهید کشور را به کدام سمت ببرید یا اینکه آیا اکثریت جامعه‌ی ایران با افقی که می‌خواهید به آن دست یابید موافقند یا نه، در این نامه‌ی کوتاه نیست و مجال دیگر می‌طلبد.
بحث من ابتدایی‌تر از این حرف‌هاست. می‌خواهم بگویم حتی اگر به فرض تقریباً بعید (چون اصلاً این نوع نگاه را ظاهراً قبول ندارید) بهترین برنامه‌ها را برای توزیع عادلانه‌ی درآمد و پخش کردنِ تولیدمحور یارانه، کم‌کردن بیکاری و فاصله‌ی طبقاتی، عبور موفق از تهاجم اقتصادی اروپا-آمریکا بدون سازش، بازتولید ارزش‌های انقلاب اسلامی برای نسل‌های پس‌از انقلاب، طراحی و اجرای دیپلماسی عمومی مؤثر در جهان، و امثال آن داشتید، با این شرایط سنی و نسلی چطور می‌خواستید ایران امروز را بچرخانید؟
مثل فوتبالیست‌ها، حتی اگر بهترین دریبل‌ها و زیباترین شوت‌های دنیا را بزنید، شرط اول برای اینکه کاپیتان تیم باشید این است که بتوانید نود دقیقه بدوید. اگر نمی‌توانید بدوید، نبوغ شما به هیچ کاری نمی‌آید. یا باید روی نیمکت بنشینید، و یا اینکه وسط بازی با فریادهای تماشاچی‌هایی که تا چند دقیه‌ی پیش برایتان سوت می‌زدند و «زنده‌باد» می‌گفتند و حالا از روی جوانی با بی‌رحمی و شما را هو می‌کنند، زمین چمن را ترک کنید. دنیا اصولا بی‌رحم است و جامعه‌ای این‌ همه جوان آن را بی‌رحم‌تر هم می‌کند.
آقای هاشمی عزیز
تقریبا شک ندارم که این نامه را روی دو برگ کاغذ آ-چهار که برایتان پرینت کرده‌اند، می‌خوانید. اما اگر می‌خواهید مطمئن شوید که دیگر دوران کار اجرایی شما و همکارانتان تمام شده است، همین حالا -بدون اینکه از کسی کمک بگیرید- بروید سراغ «لپ‌تاپ‌تان»، «پس‌ورد» تان را از حفظ و بدون استفاده از کاغذ یادداشت وارد کنید، «براوزر» دلخواهتان را «ران» کنید، این نامه را در «سرچ‌انجین» دلخواهتان «سرچ» کنید و بعد پایین آن با حروف فارسی «تایپ» کنید: «من علی اکبر هاشمی رفسنجانی هشتاد سال دارم و هنوز می‌توانم ایران را چهار سال اداره کنم.» مثل فرزندان و نوه‌هایتان شک دارم که از پس این کار برآیید.
با آرزوهای نیک
حسین درخشان
۲۶ اردیبهشت ۱۳۹۲
تهران - ایران




  • <-CategoryName->

چرا "هاشمی ۷۹" ساله کاندیدا شد؟!

18:28 - جمعه 25 ارديبهشت 1392 // نویسنده: شهید ایرج صالحی

 

چرا "هاشمی ۷۹" ساله کاندیدا شد؟!

در واقع اصلی ترین نقطه ی مشترک این جریان با هاشمی مربوط به رویکرد سلبی هر دو می باشد یعنی تقابل با نظام و انتقام از مردم. اما باز هم بدنه جریان برای برآورده کردن همه ی خواسته های خود هاشمی را هیچ گاه مناسب نمی داند.

به گزارش فرهنگ نیوز ، سئوالی که شاید برای خیلی ها هنوز بی پاسخ است این است که چه چیزی باعث شد اکبر هاشمی رفسنجانی در سن ۷۹ سالگی تصمیم بگیرد کاندیدای بالاترین جایگاه اجرایی کشور شود؟! در واقع کسی که برای اولین بار ۲۴ سال پیش چنین تصمیمی را گرفته است، و ۸ سال بر کرسی ریاست جمهوری تکیه زده است چه انگیزه ای باعث می شود که برای چندمین بار آن هم بعد از گذشت ۲۴ سال کاندیدای ریاست جمهوری شود؟! مگر همین آقای هاشمی در طول سال های گذشته دو شکست سنگین در انتخابات های مجلس ششم و ریاست جمهوری نهم را متحمل نشده است و نفی شدید مردم را تجربه نکرده است! پس چه چیزی موجب می شود که وی باز هم در میدانی قدم بگذارد که تجربه دو بار شکست مفتضح در آن را تجربه کرده است آن هم در شرایطی که چندی پیش گفته بود حضورم را در این شرایط و با این کهولت سن خیانت به نظام و انقلاب می دانم!

در حالی که شرایط امروز برای وی نه تنها از گذشته بهتر نشده است که به مراتب بدتر هم شده است. از یک سو سن و سال وی دیگر سن و سال سال های ۷۸ و ۸۴ نیست که بتواند همان مقدار مقبولیت را هم داشته باشد، از سوی دیگر اقدامات و مواضع وی در طول ۸ سال اخیر و به ویژه بعد از فتنه سال ۸۸ و نقش برجسته وی در آن، همان مقدار جایگاهی را هم که در جامعه داشته است از دست داده است، به همه ی این ها اضافه کنید فضای گفتمانی که در ۸ سال اخیر بر کشور حاکم شده است و مطالبات و انتظارات مردم از مسئولان و رئیس دولت متفاوت از قبل شده است، بطوری که فضای فعلی جامعه واقعا دیگر جایی برای پذیرش هاشمی ندارد. از طرفی نگاهی به تاریخ انتخابات هایی که در کشور برگزار شده است به وضوح رای منفی هاشمی رفسنجانی در بین مردم را نشان می دهد، بطوری که در دولت های پنجم و ششم که هاشمی رفسنجانی به عنوان رئیس جمهور انتخاب شد با کمترین میزان مشارکت مردم در انتخابات و کمترین درصد رای به هاشمی نسبت به همه ی رئیس جمهورهای انتخاب شده همراه بود.

همچنین میزان رای هاشمی در دولت ششم از میزان رای وی در دولت پنجم هم بسیارکمتر بود. این در حالی است که وی در هر دوی این انتخابات ها رقیب جدی ای نداشته است. به عنوان مثال شیبانی که رقیب هاشمی در انتخابات پنجم بود خود می گوید به هاشمی رای داده است! همچنین کسانی که بعد از هاشمی به کرسی ریاست جمهوری رسیده اند، "نه به هاشمی" وجه مشترک بخش قابل توجهی از سبد آرای همه آن ها بوده است. در مجموع اگر بگوییم هاشمی رفسنجانی یکی از منفورترین سیاست مداران شناخته شده می باشد، حرفی به گزاف نگته ایم.

حال با این اوصاف باید پرسید چه چیزی موجب کاندیداتوری چندباره وی شده است؟! هر چند می توان یکی از دلایل کاندیداتوری وی را فشارهای سنگین و طراحی شده¬ی مافیای رسانه ای و سیاسی جریان فتنه-اصلاحات دانست بطوری که این جریان هاشمی رفسنجانی را ابزاری برای بازسازی دوباره خود می داند و به دنبال سوءاستفاده از وی و قربانی کردن او، جهت نیل به اهداف خاص خودش است. اما بدون شک آن ها و به ویژه بدنه شان هیچ وقت هاشمی رفسنجانی را اصلاح طلب و گزینه مطلوب خود نمی دانند و حاضر نخواهند بود وی را به عنوان رهبر جریان خود بپذیرند، این مسئله در عدم موج آفرینی بعد از کاندیداتوری هاشمی رفسنجانی در بین بدنه اصلاحات-فتنه کاملا مبرهن است.

در واقع اصلی ترین نقطه ی مشترک این جریان با هاشمی مربوط به رویکرد سلبی هر دو می باشد یعنی تقابل با نظام و انتقام از مردم. اما باز هم بدنه جریان برای برآورده کردن همه ی خواسته های خود هاشمی را هیچ گاه مناسب نمی داند.

لذا به نظر می رسد اصلی ترین دلیلی که انگیزه ای قوی برای کاندیداتوری هاشمی در موقعیت فعلی شده است، منافع شخصی و خانوادگی وی باشد، چرا که با توجه به انواع جنایت های مهدی و فائزه فرزندان هاشمی رفسنجانی در سال های اخیر و به ویژه در فتنه ۸۸ و جرم سنگین آن ها در آن، و اراده قوه قضائیه برای محاکمه آن ها و وابستگی و تاثر شدید هاشمی رفسنجانی نسبت به خانواده و فرزندان، وی تصاحب صندلی ریاست جمهوری را عاملی برای برون رفت از این وضعیت می داند.

تاکید چند هفته قبل محسن هاشمی بر تصمیم گیری نهایی هاشمی برای کاندیداتوری یا عدم کاندیداتوری در ۱۵ اردیبهشت (دقیقا همزمان با روز برگزاری دادگاه مهدی هاشمی) و سپس استمهال دادگاه مهدی هاشمی و حتی رد صلاحیت محسن هاشمی در انتخابات شورای شهر تهران همگی موئد این مهم هستند.

 
منبع: خبرنامه دانشجو



  • <-CategoryName->

ماجرای یک ثبت‌نام مشکوک در وزارت کشور

18:27 - جمعه 24 ارديبهشت 1392 // نویسنده: شهید ایرج صالحی

 

ماجرای یک ثبت‌نام مشکوک در وزارت کشور

شخصی که در مصاحبه با "صدای آمریکا" ارگان رسمی سازمان سیا مدعی ثبت‌نام در انتخابات ریاست‌جمهوری شده، به هیچ عنوان نامش در وزارت کشور ثبت نشده است.

به گزارش فرهنگ نیوز ، "هوشنگ امیر‌احمدی" فرزند قلی که در برخی از محافل به "هوشنگ قلی‌خان" معروف است، در مصاحبه با شبکه صدای آمریکا ارگان رسمی سازمان سیا، مدعی ثبت‌نام در انتخابات ریاست‌جمهوری شده است.

امیر‌احمدی که به "دلال رابطه ایران و آمریکا" معروف شده است، ادعا می‌کند نامش به عنوان نامزد انتخابات ریاست‌جمهوری در وزارت کشور ثبت شده، اما اطلاع مستند باشگاه خبرنگاران حکایت از این امر دارد که نه شخص امیر‌احمدی و نه هیچکس به نیابت او برای ثبت نام به ستاد انتخابات کشور نرفته‌است.

لازم به ذکر است، این شخص دچار بیماری مطرح‌شدن بوده و زیاد دروغ می‌گوید.

 
منبع: باشگاه خبرنگاران



  • <-CategoryName->

چه کسانی از انتخابات شکوهمند می ترسند؟

17:41 - جمعه 24 ارديبهشت 1392 // نویسنده: شهید ایرج صالحی

 

 
مخالفان حماسه سیاسی

چه کسانی از انتخابات شکوهمند می ترسند؟

سه گروه عمده از یک انتخابات پرشکوه و با مشارکت حداکثری ایرانیان سود نمی برند. این گروه ها که منافعاشان توسط انتخابات ایران عملا تهدید می شود، درحالی دم از دموکراسی و حقوق بشر می زنند که در عمل خود به آنها پایبند نیستند.

به گزارش فرهنگ نیوز، "دموکراسی" به‌عنوان گفتمان رایج در مباحث دیپلماتیک جهان، در حال حاضر عملکردی همچون "معیار"، "ملاک" و "عیار" سنجش مقبولیت و حتی مشروعیت حکومت‌های دنیا دارد.

این "استاندارد" که برآمده از نظریات غرب درباره شیوه حکومت است، گر چه در مهد پرورش خود، به‌شکل غیرواقعی اجرا می‌شود(۱) اما در کشور ما به‌درستی و با صداقت کامل اجرا شده است.

در جمهوری اسلامی ایران، آرای مستقیم و یا غیرمستقیم جهت کسب مقبولیت (و نه مشروعیت) ارکان نظام مورد بهره‌برداری قرار می‌گیرد.(۲)

در چنین شرایطی، حکومت‌های جابر که علاوه بر بحران "مشروعیت"، با بحران "مقبولیت" در نزد مردم مواجه هستند، به‌دلایل گوناگون، تاب تحمل وجود "جمهوری اسلامی ایران" را ندارند.

دقیقاً به این دلیل است که با بهانه‌های مختلف کوشش می‌شود تا ضمن تضعیف نظام مقدس اسلامی حاکم بر کشورمان، امکان گسترش آن به دیگر نقاط عالم را از میان ببرند؛ هرچند وقوع "بیداری اسلامی" اثبات کرد که این هدف در عمل دست‌نیافتنی است.

دشمنی با مشارکت حداکثری ایرانیان در انتخابات

انتخابات در کشور ما، به سبب ماهیت حقیقی و کاملاً شفاف،  نماد تصمیم‌گیری "ملت" برای آینده کشور به شمار می رود. هم از این‌روست که "انتخابات" به‌عنوان قلب تپنده "ملت"، "حاکمیت" و "ضامن حفظ امنیت و ثبات کشور"، همواره مورد طمع دشمنان بیگانه و ایادی داخلی آنان جهت ایجاد اخلال در روند جاری کشور بوده است.

برخی از این دشمنان خارجی به سبب ماهیت رفتار و حجم رفتار خصمانه علیه "دیانت"، "حکومت" و "ملت" جمهوری اسلامی ایران، وضعیتی شاخص در بین دیگران دارند.

آمریکا، اروپا و صهیونیست‌ها

نفوذ صهیونیست‌ها در حکومت آمریکا تا آنجا برای مردم دنیا مسجل شده است که حتی رسانه‌های بزرگ جهان که اغلب تحت سیطره صهیونیسم قرار دارند نیز توان کتمان این واقعیت را ندارند. مشهور است که در کاخ سفید، زبان "عبری" بیش از زبان "انگلیسی" کاربرد دارد. به این دلیل بهتر است که رفتار خصمانه صهیونیست‌ها و آمریکا با جمهوری اسلامی ایران به‌صورت مشترک بررسی شود.

متأسفانه امروز کم‌نیستند کسانی که منکر دخالت آمریکا، اروپا و صهیونیسم بین‌الملل در پروژه "کاهش اعتماد مردم به نظام" و "از رونق انداختن انتخابات" می‌شوند. دلیل قطعی این اشتباه راهبردی، در نظر نگرفتن دشمنیِ دیرینه و ریشه‌دار آمریکا و برخی کشورهای اروپایی با ماست.

برای آنکه دشمنی آمریکا و صهیونیسم‌جهانی با ملت و حکومت ایران را اثبات کنیم، کافی است به چند واقعه و حقیقت اثبات‌شده تاریخی اشاره کنیم تا با یادآوری آنها، از اقامه هر نوع دلیل مبسوط بی‌نیاز شویم.

-      دخالت بی‌شرمانه آمریکا در ماجرای ملی شدن صنعت نفت در ایران و ترتیب دادن کودتای ننگین ۲۸مرداد برای اعاده قدرت حاکمیتی به محمدرضا پهلوی

-      حضور چندصدساله استعمار انگلستان در ایران

-      اشغال ایران از سوی آمریکا و کشورهای هم‌سو با وی در جریان جنگ دوم جهانی

-      حمایت گسترده صهیونیست‌ها از فرقه‌های ضاله، خصوصاً بهائیت که موجبات تروبج فساد و روی‌کار آمدن آنان در مسند‌های مهم دربار و حکومت شاهنشاهی پهلوی را فراهم آورد

-      تصویب حق‌کاپیتولاسیون برای اتباع آمریکایی در ایران

-      تبدیل سفارت آمریکا به لانه جاسوسی و حمله نظامی به کشورمان از طریق صحرای طبس

-      حمایت همه‌جانبه آمریکا و اروپا از صدام برای حمله به ایران

-      فشارهای همه‌جانبه –با ترحیم و دیگر ابزارهای موجود- به‌کشورمان با بهانه‌های واهی همچون عدم رعایت حقوق بشر، تلاش جهت دستیابی به سلاح هسته‌ای، حمایت از تروریسم و...‌

با نگاهی گذرا به واقعیت‌های ذکر شده، تنها یک تحول بنیادین یا توبه عمومی بین سیاست‌مداران آمریکا، اروپا و صهیونیست ممکن است موجب تغییر رویه و روند موجود در رفتار آنها در برابر ایران شود.

علاوه بر این بررسی اظهارنظرهای آنها درباره انتخابات و رفتار رسانه‌های وابسته و هماهنگ با سیاست‌های آنها، در آستانه انتخابات ریاست‌جمهوری در ۲۴خرداد ۱۳۸۸، اثبات‌کننده تلاش برای تحت تأثیر قرار دادن این واقعه عظیم است.

سلفی‌ها، وهابیون و تکفیری‌ها

پیروزی انقلاب اسلامی ایران و برقراری نخستین حکومت اسلامی که با مراجعه به رأی همه مردم استقرار یافته است، به دلایل مختلفی باعث واکنش تکفیری‌ها خصوصاً وهابیون آل سعود شد.

قدرت گرفتن یک کشور شیعه در مجاورت مقر حکومت آل سعود و کشورهای تحت‌الحمایه آمریکا و غرب، زنگ خطری برای دیکتاتورهای همه کشورهای جهان، خصوصاً دولت های عربی منطقه محسوب می‌شد.

وقوع بیداری اسلامی نهایتاً ثابت کرد که منشأ این ترس از یک محاسبه منطقی حاصل شده و حمایت‌های بی‌دریغ از صدام در جنگ علیه ایران، کشتار حجاج ایرانی و خارجی بیت‌ا...‌حرام در سال ۱۳۶۵ هجری شمسی، حمایت از گروهک‌های تجزیه‌طلب و تروریستی، تلاش برای فشار بر ایران به بهانه‌های واهی، ریشه در این تفکر داشته است.

صِرف مشارکت مردمی در عرصه انتخابات ، حداکثر خطر  را برای کشورهای دیکتاتور نشینی همچون عربستان سعودی، امارات متحده عربی، بحرین، قطر و سایر سرزمین‌های مشابه به ارمغان می آورد؛ حال محاسبه کنید  که با تلاش جهت حضور حداکثری مردم در انتخابات ریاست‌جمهوری آتی، موجودیت این غاصبان حکومت بر مسلمانان، تا چه اندازه به‌خطر خواهد افتاد.

لائیک‌ها و دیکتاتورهای همسایه

جمهوری آذربایجان، بخشی از حاکمیت اقلیم کردستان عراق ، به همراه لائیک‌ها و بعضی گروه‌های ظاهراً اسلامی در کشور ترکیه، مجموعه عناصری هستند که از قدرتمند شدن جمهوری اسلامی ایران، به شدت لطمه خواهند دید چرا که یکی از اتهامات آنها به حکومت ایران، عدم برخورداری از مقبولیت مذهبی در میان مردم است!

دشمنی با جمهوری اسلامی ایران که به بهانه گرایشات قومی از سوی این کشورها صورت می‌پذیرد، با این توجیه صورت عملیاتی به‌خود می‌گیرد که دست‌کم بخشی از مردم ایران –به صورت مشخص، برخی از اقوام ایرانی- از حقوقی مشابه دیگر ایرانیان برخوردار نیستند.

در چنین شرایطی کافیست نه یک مشارکت حداکثری، بلکه استقبال نسبی از انتخابات ریاست‌جمهوری ایران صورت بگیرد، در این صورت همه آنچه از سوی حکومت‌های مورد اشاره انجام گرفته است، حکم رشته‌های پنبه شده را خواهد داشت.

یک اتحاد کاملاً آشکار

در حال حاضر سه گروه مورد اشاره، در نهان و آشکار، با فعالیت‌های مستمر کوشش دارند تا به‌عنوان یک هدف کوتاه‌مدت، با اسباب و لوازم مختلف از جمله حملات تروریستی، اقدامات هماهنگ رسانه‌ای و تحریک گروهک‌های فریب‌خورده داخلی، مشارکت  مردم کشورمان در انتخابات را به حداقل میزان ممکن برساندد.

 

 

پی‌نوشت:

۱)     در انگلستان نظام حکومتی مشروطه برقرار است و حکومت مشروطه سلطنتی است. همچنین در آمریکا، رأی الکترال که لزوماً نشان‌دهنده رأی اکثریت اهالی آن نیست، تعیین‌کننده رییس‌جمهور است.

۲)     مبحث مشروعیت و مقبولیت حکومت اسلامی، موضوعی گسترده است که نیازمند بیان مقدمات و تبیین توضیحات دقیق است. به‌طور خلاصه می‌توان گفت، "مشروعیت" ولی‌ففیه -که بالاترین مقام  جمهوری اسلامی ایران است و به‌عنوان حکومت شاخص اسلامی در زمان حال مورد توجه جهانیان قرار دارد- بر اساس نظر غالب متخصصان امر از رأی مردم تأمین نمی‌شود اما مقبولیت آن پس از انتخاب نمایندگان مجلس خبرگان رهبری با رأی مردم و تعیین رهبر با نظر آنها، تأمین می‌شود.

۳)     به‌عنوان نمونه حضور بهائیان در مسند قدرت حاکمیتی کشورمان در دوره پهلوی، می‌توان به امیرعباس هویدا اشاره کرد که طولانی‌ترین زمان نخست‌وزیری در دوره حکومت پهلوی دوم را تجربه کرد.




  • <-CategoryName->

آیا هاشمی و احمدی نژاد در دقیقه ۹۰ هم‌فکر شدند؟

17:11 - جمعه 24 ارديبهشت 1392 // نویسنده: شهید ایرج صالحی

 

 
تکرار کلیدواژه فتنه

آیا هاشمی و احمدی نژاد در دقیقه ۹۰ هم‌فکر شدند؟

در آخرین دقایق ثبت نام نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری، احمدی نژاد هم با تکرار واژه انتخابات آزاد، که کلیدواژه فتنه خوانده می شود، همفکری خود با هاشمی رفسنجانی را نشان داد.

به گزارش فرهنگ نیوز، موضوع برگزاری انتخابات در ایران، ماه‌ها است که با تکرار یک اصطلاح از سوی گروه‌ها و افراد معلوم‌الحال عجین شده است.

احمدی‌نژاد و تکرار کلیدواژه فتنه با آب و تاب

تکرار کلیدواژه «انتخابات‌آزاد» از سوی دشمنان خارجی، ضدانقلاب، تریبون‌های این دوطیف در داخل کشور و البته برخی عوامل داخلی، به‌قدری گسترده شد که نهایتاً ابراز نظر صریح و مستقیم رهبر معظم انقلاب اسلامی ایران را موجب شده و مشخص کرد که تکرار کنندگان این واژگان، چه اغراض سوء و نیات پلیدی دارند.

ایشان در همین رابطه فرمودند:« معلوم است که انتخابات باید آزاد باشد، مگر بیش از سی انتخابات سه دهه اخیر آزاد نبوده است؟ در کدام کشور انتخابات از ایران آزادتر است؟ مراقب باشید این حرفهای شما مردم را از انتخابات مأیوس نکند.»(۱)

یک فایل تصویری مسأله‌ساز

اخیراً فیلمی از حضور احمدی‌نژاد در کنار مشایی در روز ثبت‌نام وی جهت تصدی کرسی ریاست‌جمهوری منتشر شده است. البته این فیلم بخاطر ادای جمله خاصی از احمدی‌نژاد، مورد توجه فعالان رسانه‌ای قرار گرفته و حجم نه‌چندان کمی از واکنش‌ها را موجب شده است.

در این فیلم است که دکتر محمود احمدی‌نژاد، صراحتاً می‌گوید که:«مشایی یعنی احمدی‌نژاد و احمدی‌نژاد یعنی مشایی».

اما نکته قابل توجه این است که وی در همین فیلم چند بار از واژگان «انتخابات‌آزاد» استفاده می‌کند بی‌آنکه واکنش خاصی از سوی اهالی رسانه را در پی داشته باشد.

همه طرفداران «انتخابات آزاد»

در دی‌ماه سال۹۱ بی بی سی طی گزارشی برای تخریب آیت الله جنتی مدعی می شود که وی از "انتخابات آزاد" انتقاد کرده است که با بررسی خطبه ها، خلاف این مطلب روشن می شود. انتقاد آقای جنتی از برخی سیاسیون به خاطر تکرار واژه "انتخابات آزاد" به عنوان یک ادعای باطل است نه اصل انتخابات آزاد(۲)     

"هوشنگ امیر احمدی" که خود را اولین نامزد رسمی انتخابات آینده ریاست جمهوری معرفی کرده است!!! در بهمن‌ماه سال گذشته با "صدای آمریکا" به گفت و گو نشست.

وی که پیش از این به عنوان یکی از گزینه های جریان انحرافی معرفی شده بود، در این گفت و گو نظرش درباره انتخابات آزاد را مطرح کرد: «انتخابات یک شعار نیست؛ چه آزادش و چه غیر آزادش! انتخابات یک عمل است. بنده اعتقاد دارم که در ایران انتخابات باید آزاد باشد و ملت ایران در انتخابات حرف اول را بزنند. حالا شما اسمش را آزاد بگذار یا غیرآزاد!»

"مسیح علی نژاد" مجری صدای آمریکا، که جواب سؤالش را دریافت نکرده بود، با اصرار پرسید: «آقای امیر احمدی سؤال من این بوده است که آقای خامنه ای گفته اند، لفظ انتخابات آزاد را مدام تکرار نکنید. شما در مورد انتخابات آزاد چه می گوئید؟ آیا این واژه را به کار می برید؟»

امیر احمدی که سعی می کرد از جواب دادن طفره برود، در نهایت تصریح کرد: «البته که این واژه را به کار می برم. ایشان نمی گوید که به دلیل آن که انتخابات آزاد ممنوع است، انتخابات آزاد را به کار نبرید؛ حرف ایشان چیز دیگری است. ایشان می گویند انتخابات آزاد واژه ای است که از طرف مخالفین و براندازان حکومت استفاده می شود.»

وی در ادامه و با تائید سوءاستفاده ای که از این واژه می شود، تصریح کرد: «یکی از دوستان فعال سیاسی به من گفت ما از طریق انتخابات آزاد باید براندازی کنیم. خب وقتی شما انتخابات آزاد را به عنوان براندازی تعریف می کنید، طبیعی است که نظام این گونه عکس العمل نشان دهد.»

مسیح علی نژاد که سخنان مورد نظرش را نشنیده بود، سؤالش را به گونه ای دیگر مطرح کرد: «آیا در سی سال گذشته، در ایران انخابات آزاد بوده است یا خیر؟»

هوشنگ امیر احمدی گفت: «در این سی سال گذشته ملت ایران در انتخابات شرکت کرده است و رأی داده است. من نمی دانم معنای انتخابات آزاد چیست؟»

* همچنین هاشمی رفسنجانی در دی‌ماه سال گذشته  اولین قدم در بازگشت تعادل به جامعه را برگزاری انتخابات آزاد، شفاف و قانونی خواند و گفت: با تحقق این امر، همه نیروهای سیاسی فعال و مردم به نتیجه بیرون آمده از صندوق‌ها تمکین کرده و با همکاری و یاری‌رسانی به دولت، مشکلات و معضلات کشور به یاری خداوند برطرف خواهد شد.(۴)

توصیه‌هایی برای رییس‌جمهور فعلی

جناب آقای دکتر محمود احمدی‌نژاد به‌سبب تکیه بر بالاترین مسند قوه مجریه، یقیناً از اخبار، گزارش‌ها و تحلیل‌های دستگاه‌های متعددی خبردارد.

یقیناً عمق تحلیل‌های وی آنقدر هست که بداند برخی‌واژه‌ها به‌چه معناست و البته اینکه وی چرا بر تکرار آنها اصراردارد، موضوعیست که ما توان بیان پاسخ قطعی برای آن را نداریم.

با این‌ وجود بد نیست توصیه‌هایی برای وی داشته باشیم، توصیه‌هایی که در جایگاه یادآوری است اما گفتنش به رسم نصیحت، خالی از لطف نیست.

آقای رییس‌جمهور! به‌خاطر داشته باشید که سبد رأی‌های شما با حضور قاطبه ملت شریف ایران بود که سنگین شد. مذهبی‌ها بودند که شما را یاری دادند. روستانشینان بودند که برای رییس‌جمهور شدن‌تان خالصانه دعا کردند و نوجوان‌های وفادار به‌انقلاب اسلامی بودند که ستادهای تبلیغاتی‌تان را داوطلبانه راه‌اندازی کردند.

شما که سراسر شهرهای این مملکت و بسیاری از روستاها را دیده‌اید، باید بدانید که این افراد سر سوزنی به آزادبودن انتخابات در کشورشان شک ندارند.

باید بدانید که مخالفان شما عموماً با تکرار این واژه کوشیده‌اند تا سهمی در قدرت بیابند و حامیان آنها نیز حاضر نیستند فلان کاندیدای معروف را که اتفاقا مورد اقبال شبکه‌های ماهواره‌ای نیز هست، رها کنند و به فرد مورد حمایت شما رأی بدهند؛ پس امیدواریم که در انتهای دوران تصدی پست ریاست‌جمهوری با هدف جلب آرای خاص افراد خاص، اقدام به تکرار کلیدواژه فتنه نکرده باشید و این عمل‌تان تنها از سر ناآگاهی باشد و بس.




  • <-CategoryName->

دلایل رد صلاحیت جریان انحرافی + سند

19:35 - سه شنبه 22 ارديبهشت 1392 // نویسنده: شهید ایرج صالحی

 

دلایل رد صلاحیت جریان انحرافی + سند

در پی آغاز به کار شورای نگهبان درباره احراز صلاحیت نامزدهای یازدهمین دوره شورای نگهبان، دلایل عدم احراز صلاحیت نامزد جریان انحرافی به شرح زیر بررسی می گردد.

به گزارش فرهنگ نیوز به نقل از دیدبان ، حدود یکماه به برگزاری یازدهمین انتخابات ریاست جمهوری وقت باقی است و بعد از ثبت نام از تمامی اشخاص برای حضور در حماسه سیاسی ملت ایران، شورای محترم نگهبان کار رسیدگی به صلاحیت نامزدهای انتخاباتی را آغاز کرده است و تا چند روز آینده، نام اشخاصی که توسط شورای نگهبان احراز صلاحیت شده‌اند، اعلام خواهد شد.

در این بین، حضور چهره‌هایی همچون حامیان فتنه ۸۸، ملی مذهبی‌ها، جریان اصلاحات، حامیان دولت و ... در میان ثبت نام کنندگان به چشم می‌خورد.

حضور تبلیغاتی نامزد مورد حمایت جریان خاص در دولت همراه رئیس جمهور مرخصی گرفته، اگرچه به تعبیر مفسر قانون اساسی (شورای نگهبان) خلاف قانون بوده است، اما شائبه‌هایی مبنی بر تایید صلاحیت یا عدم احراز صلاحیت در میان مردم و نخبگان سیاسی شایع شده است.

از سوی دیگر، همواره بعد از شروع به کار شورای نگهبان برای بررسی صلاحیت‌ افراد، موج جدیدی از تخریب و تهدید علیه شورای نگهبان در کشور آغاز می‌شود و انتخابات یازدهمین دوره ریاست جمهوری نیز از این مسئله مستثنی نبوده است.

آنچه در این انتخابات مهم به نظر می‌رسد، قرار گرفتن تهدیدات جریان انحرافی در دولت نهم و دهم کنار تهدیدات جریان فتنه علیه شورای نگهبان است و از آنجایی که همگان نسبت به دلایل عدم صلاحیت حامیان جریان فتنه برای اداره کشور اگاهی دارند، در این نوشتار به دنبال بررسی دلایل عدم صلاحیت نامزد جریان انحرافی هستیم.

البته شورای محترم نگهبان بنابر اصول قانون اساسی، وظیفه‌اش تنها احراز صلاحیت افراد است و وظیفه‌ای برای بیان دلایل رد صلاحیت ندارد و ممکن است از نظر جریان‌ها و اشخاص حقیقی و حقوقی، افرادی که توسط شورای نگهبان احراز صلاحیت نشده‌اند، دارای صلاحیت لازم باشند اما انچه مهم است، احراز صلاحیت ثبت نام کنندگان توسط اعضای شورای نگهبان است و نه گروه دیگر.

بنابر اصل ۱۱۵ قانون اساسی، رئیس‏ جمهور باید از میان‏ رجال‏ مذهبی‏ و سیاسی‏ که‏ واجد شرایط زیر باشند انتخاب‏ گردد: ایرانی‏ الاصل‏، تابع ایران‏، مدیر و مدبر، دارای‏ حسن‏ سابقه‏ و امانت‏ و تقوی‏، مومن‏ و معتقد به‏ مبانی‏ جمهوری‏ اسلامی‏ ایران‏ و مذهب‏ رسمی‏ کشور.[۱]

 

  • رجل مذهبی و سیاسی

یکی از شرایط رئیس جمهور آینده، محرز شدن ویژ‌گی سیاسی - مذهبی بودن فرد است و این ویژگی می‌بایست برای اعضای شورای نگهبان محرز شود؛ نامزد جریان انحرافی اگرچه بنابر ادعای خود و حامیانش مذهبی به نظر می رسد، اما اظهارات التقاطی و ناسیونالیستی وی درباره مکتب ایرانی، اتمام کلیت اسلام، نگاه اومانیستی و پلورالیستی به انسان و دین و ... نمونه‌هایی از مصادیق غیر مذهبی بودن نامزد جریان انحرافی است.

حجت الاسلام و المسلمین نبویان رئیس کمیته اسلامی کردن دانشگاه‌های کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس معتقد است نامزد جریان خاص، از اسلام و انقلاب انحراف دارد، بخشی از استدلال‌های ایشان در مورد انحراف آقای خاص:

پلورالیسم دینی اعتقاد به تکثر ادیان دارد

پلورالیسم دینی اعتقاد به تکثر ادیان دارد و معتقد است همه ادیان حقند و اعتقادها، باورها و هر چه می‌گویند درست است. آقای خاص در جایی می‌گوید : "صف‌ بندی مؤمن و کافر وجود دارد این صف‌بندی وقتی اصالت دارد که فرصت‌ها را برای انتخاب انسان‌ها فراهم بیاوریم و انسان‌ها به مفهوم واقعی آزادی انتخاب خود را انجام بدهند اینکه مسلمان‌ها بگویند کار ما درست است و بقیه اشتباه می‌‌گویند، به معنای آن است که ۵/۵ میلیارد انسان را از دایره انسانیت خارج بدانیم" این سخن انحراف از عقل و اسلام دارد. طبیعی است که حرف ما مسلمانان درباره باطل بودن گاوپرست‌ها، مسیحیان و یهودی‌ها درست است و طبیعی است که آنها اشتباه می‌گویند.[۲]

پذیرش عدم امکان فراگیر کردن دین یعنی پلورالیسم

آقای خاص مدعی است"منطق انسانی، الهی، عشق‌آفرین، دامنه‌ ساز و افق‌ پرداز در دنیا خریدار دارد این دوره‌ ای نیست که هر کسی بخواهد دینی را در دنیا فراگیر کند" خب این ادعا یعنی قبول پلورالیسم در حقانیت.

سوال می کنیم که امام زمان علیه السلام برای اسلام می‌خواهد بیاید یا برای اجرای امر دیگر؟ مگر ما وظیفه نداریم از اسلام دفاع کنیم و آنرا تبلیغ کنیم؟ نمی‌شود دم از امام زمان ‌علیه السلام زد و ادعا کرد نباید اسلام را فراگیر کنیم.اینکه می‌گوید دوره فراگیر شدن گذشته است متفاوت از عدم امکان و سختی برای فراگیر شدن اسلام است.[۳]

در کنار احراز نشدن شرط مذهبی بودن آقای خاص، رجل سیاسی بودن ایشان به مانند بسیاری دیگر از ثبت نام کنندگان برای مردم مشخص نشده است چه برسد برای شورای نگهبان.

از سوی دیگر، این روزها در رسانه‌ها با نام کسانی به عنوان داوطلب ورود به انتخابات مواجه می‌شویم که صرف نظر از درستی یا نادرستی اطلاق عنوان "رجل" به آنها، بیشتر به شخصیت هایی اقتصادی، اقتصادی- مذهبی، فرهنگی - مذهبی، اجرایی و نظیر اینها شهرت دارند؛ درحالی که قید قانون اساسی "رجل مذهبی سیاسی" است.

حال باید دید صرف وزیر، معاون رئیس جمهور یا رئیس دفتر رئیس جمهور بر رجل سیاسی کفایت می‌کند یا رجل سیاسی معیارهای دیگری دارد که آقای خاص از آنها بهره‌ای نبرده است.

 


 
  • مدیر و مدبر بودن (توان اجرایی)

یکی دیگر از مسائلی در انتخابات ریاست جمهوری باید به آن توجه شود، توان اجرایی افراد و نامزدها برای قرار گرفتن در جایگاه ریاست جمهوری است، از سوی دیگر، تاکیدات مقام معظم رهبری برای عبور از پیچ تاریخی در جمهوری اسلامی ایران، نیازمند رئیس جمهوری است که به معنای واقعی توان اجرایی داشته باشد و شخصی مانند اقای خاص که هنوز نتوانسته‌ است مشکلات خود با مردم، روحانیت، نمایندگان مجلس و مسوولین نظام حل کند، چگونه می‌تواند در جایگاه ریاست جمهوری مشکل کشور را حل کند.

از سوی دیگر، عدم مدیریت آقای خاص در جایگاه رئیس سازمان میراث فرهنگی، دلیل واضحی مبنی بر عدم صلاحیت ایشان برای تایید شورای نگهبان است.

ماجرای شرکت در همایش ترکیه و موضوع رقص زنان ترکی، ماجرای حمل قرآن با نوای دف، موضوع دوستی با مردم یا ملت اسرائیل، مشکلا متعدد با علماو مراجع درباره اظهار نظرهای خلاف شرع نمونه‌های از عدم مدیریت آقای خاص در حل مشکلات کشور است.

 

  • حسن‏ سابقه‏ و امانت‏ و تقوی

از دیگر شرایط احراز صلاحیت ثبت‌نام کنندگان برای ریاست جمهوری، داشتن حسن سابقه فرد در میان مردم و نخبگان است؛ درباره آقای خاص در دولت، اگر با تساهل و تسامح بپذیریم که ایشان از شروط امانت و تقوا برخوردار است، با سوء سابقه ی وی نمی‌شود حسن سابقه‌ای از ایشان پیدا کرد.

حاشیه‌های بسیار این شخص در دولت نهم و دهم و مخالفت علنی ایشان با اصول اسلامی و قانون اساسی و تاکیدات وی بر استفاده از لفظ مکتب ایرانی و اظهارات شاذ و بی مبنا، سوابق امنیتی وی و اخراج از وزارت اطلاعات، شایعات فراوان درباره روابط مشکوک ایشان با کشورهای خارجی، دیدارهای ایشان با سفرای کشورهای خارجی با توجه به اسناد ویکی لیکس و[۴] ... نمونه‌هایی دال بر سوء سابقه آقای خاص است.

حجت الاسلام طائب معتقد است درباره آقای خاص می‌گوید: امروز اگر این اقا را بشناسیم اعتراض ما به احمدی نژاد فروکش خواهد کرد ...

مشایی از سال ۵۹ که سپاه تشکیل شد در اطلاعات رامسر از نیروهای آقای سردار نقدی بود بنابراین کارهای اطلاعاتی را آموخت و در ایجاد وزارت اطلاعات او نیروی وزارتی و بازجو شد. هنر بازجو در آن موقع این بود که کسی را که بازجویی می کنند، توبه کند؛ یکی از سوژه‌های ایشان که تواب شد خانمی بود که توابه شد (گفت نظام حقه و ما باطلیم و توبه کرد) و مشایی با این خانم ازدواج کرد لذا از وزارت اطلاعات اخراج شد".

خانم مشایی دو برادر داشت که از مجاهدین خلق بودند و هستند که یکی از آن ها به درک واصل شد. یکی دیگر هم در این حمله که جدیدا به اردوگاه اشرف در عراق شد، احتمالا فوت کرده است؛ به دلیل این که دو تن از اقوام مشایی از مجاهدین خلق بودند از وزارت اطلاعات اخراج شد. [۵]

درباره بحث تقوی آقای خاص، به دنبال اثبات با تقوی بودن و عدم تقوی ایشان نیستیم ولی توجه مخاطبان را به یکی از اظهار نظرهای ایشان جلب می‌کنیم،

آقای خاص درباره عدم ورود دولت به مسائل انتخاباتی می‌گوید: بارها ما گفته‌ایم که دولت اعتقادی ندارد که فضای کشور را انتخاباتی کند و مقام معظم رهبری نیز در ادوار گذشته بر این موضوع تاکید کرده‌اند و ما نیز دلیلی نمی‌بینیم که فضای کشور را در حال حاضر انتخاباتی کنیم. این حس و شور انتخاباتی را باید مردم بسازند، نه این‌که دولت فضا را انتخاباتی کند.

اگر کسی از اعضای دولت ثبت‌نام کند این به این معنا نخواهد بود که او کاندیدای دولت است؛ چراکه تشکیلات دولت وسیع است و ممکن است از این تشکیلات وسیع یک نفر بخواهد در این عرصه ثبت‌نام کند .[۶]

حال باید از آقای خاص پرسید که ورود ایشان همراه با رئیس جمهور و وزری کشاورزی و دیگر معاونین دولت برای ثبت نام در ریاست جمهوری، چه معنایی جز انتخاباتی کردن فضای توسط دولت دارد؟

 

  • عدم صلاحیت برای معاون اولی اثبات می‌کند به طریق اولی برای ریاست جمهوری صلاحیت ندارد

یکی از قیاس‌های که در فقه و اصول فقه شیعه مورد قبول واقع شده قیاس اولویت است.؛ این قیاس هم در علم فقه و هم در علم اصول حجت بوده و کاربرد وسیعی دارد.

 

قیاس اولویت همان است که در منطق به فحوای دلیل مشهور است و در اصول به مفهوم موافقت شهرت دارد، مثال منطقی این قیاس، بحث ممنوع بودن استعمال دخانیات در بیمارستان است، وقتی در بیمارستان استعمال دخانیات ممنوع است، به طریق اولی استعمال مواد مخدر هم ممنوع است.

مقام معظم رهبری در ماجرای معاون اولی آقای خاص خطاب به رئیس جمهور می‌فرمایند: انتصاب جناب آقای اسفندیار رحیم مشایی به معاونت رئیس جمهور بر خلاف مصلحت جنابعالی و دولت و موجب اختلاف و سرخوردگی میان علاقمندان به شما است؛ لازم است انتصاب مزبور ملغی و کان لم یکن اعلام گردد.[۷]

 

سند دستخط مقام معظم رهبری خطاب به آقای احمدی نژاد

حال بنابر قیاس اولویت، قرار گرفتن این شخص در جایگاه ریاست جمهوری به طریق اولی خلاف مصلحت انقلاب و مردم است و رئیس محترم جمهور می‌بایست به این واقعیت توجه کنند.

 

  • اظهارات ضد انقلابی آقای خاص

یکی دیگر از حاشیه‌های فرد خاص در دولت، اظهارات ضد انقلابی و خلاف قانون اساسی ایشان است، یکی از اظهارات ضد انقلابی وی، تاکید چندباره ایشان بر دوستی با مردم یا ملت اسرائیل است.

معاون رئیس جمهوری تأکید کرد: ما با هیچ کس در دنیا جنگ نداریم ما در ۸ سال جنگ فقط دفاع کردیم و حتی یک روز هم نجنگیدیم.

ایشان ادامه داد: ایران امروز با مردم آمریکا و اسرائیل دوست است. هیچ ملتی در دنیا دشمن ما نیست این افتخار است البته ما دشمن داریم و ناجوانمردانه ترین دشمنی ها در دنیا به ملت ایران صورت می‌گیرد. ما مردم آمریکا را از برترین ملت‌های دنیا می‌دانیم.[۸]

اگرچه این اظهارات با مخالفت گسترده مسوولین و علما روبرو شد، ولی اقای خاص بار دیگر با تاکید بر اظهار نظر خود می‌گوید: بنده به حرف‌هایم افتخار می‌کنم و آن‌ها را اصلاح نمی‌کنم بلکه هزار مرتبه دیگر نیز تکرار می‌کنم که ما آحاد مردم دنیا را دوست داریم و این افتخار ماست که چون اعتقاد و آرمان‌هایمان انسانی است در بین توده‌های مردم در دنیا دشمنی نداریم؛ وی ادامه داد: مردم ایران با مردم آمریکا فرقی ندارند. ما با همه مردم دنیا دوست هستیم حتی مردم آمریکا و اسرائیل.[۹]

 

 

اگرچه اقای خاص، با بیان مقام معظم رهبری مبنی بر اشتباه بودن دوستی با مردم اسرائیل از نظر نظام اسلامی و انقلاب از اظهارات خود عقب نشینی کرد، ولی هیچگاه درباره اینکه اظهارنظرش درباره مردم اسرائیل اشتباه بوده است را بیان نکرد.

 

نتیجه گیری

انچه در نگارش فوق بیان شد، گوشه‌ای از مصادیق عدم صلاحیت جریان انحرافی است، البته آنچه دراین نگارش آمده است، سوابق و مستندات رسانه‌ای درباره آقای خاص است و نتیجه نهایی می‌بایست توسط اعضای محترم شورای نگهبان اعلام شود و به طور قطع شورا به تمامی مستندات توجه کرده و نظر خود را اعلام می‌کند.

 

 

 



  • <-CategoryName->

مشایی:صلاحیتم را در آسمان ها گرفته ام ونیازی به تایید شورای نگهبان ندارم

19:35 - سه شنبه 24 ارديبهشت 1392 // نویسنده: شهید ایرج صالحی

 

مشایی:صلاحیتم را در آسمان ها گرفته ام ونیازی به تایید شورای نگهبان ندارم

رییس دبیرخانه جنبش عدم تعهد گفت: صلاحیتم را در آسمان ها گرفته ام نیازی به تایید صلاحیت از سوی شورای نگهبان ندارم.

به گزارش فرهنگ نیوز، اسفندیار رحیم مشایی رئیس دفتر سابق رئیس جمهور که از زمان حضورش در دولت ‏اظهار نظرهای گوناگونی در خصوص رابطه با امام زمان (عج) و حکومت پیامبران مطرح کرده بود؛ اخیرا درجمع تعدادی از طرفداران و نزدیکانش در مورد تایید صلاحیت ‏خود گفته است که بنده صلاحیتم را در آسمان ها گرفته ام نیازی به تایید صلاحیت از سوی شورای نگهبان ندارم.‏

یک منبع آگاه درباره جزئیات این جلسه تصریح کرد: اظهارات جالب توجه لیدر حلقه انحرافی موجب تعجب حاضران دراین جلسه شده؛ به گونه ای که یکی از ‏حضار می‌پرسد که لطفا در این خصوص بیشتر توضیح بدهید؟ شما نامه یا پیامی از جایی دارید که اینگونه از تایید صلاحیت خود ‏مطمئن هستید؟ مشایی پاسخ می‌دهد که خیر یعنی شرایط کشور توسط امام عصر به گونه ای می شود که شورای نگهبان مجبور ‏به تایید صلاحیتم می‌شود.‏


البته اظهارات این چنینی پیش از این هم از سوی افراد خاص در دولت مطرح شده بود به صورتی که چندی پیش ملک زاده ‏معاون رئیس جمهور و رئیس سازمان میراث فرهنگی و یکی از نزدیکان مشایی اعلام کرده که "به من انگ زدند که متوهم ‏هستم، اما بازهم می‌گویم که حکم خود را از امام عصر(عج) و امام رضا گرفته‌ام و احمدی‌نژاد آن را ابلاغ کرده است".‏

یادآور می شود که مشایی روز ۱۴ خرداد را روز ظهور اصغر امام زمان معرفی کرده است.‏

 
منبع: ندای انقلاب



  • <-CategoryName->

ارتباط سرویس‌های اطلاعاتی بیگانه با یک کاندیدای خاص!

19:28 - سه شنبه 23 ارديبهشت 1392 // نویسنده: شهید ایرج صالحی

 

ارتباط سرویس‌های اطلاعاتی بیگانه با یک کاندیدای خاص!

فرد مرتبط با سرویس انگلیس از دو شب پیش مجددا جلساتی را آغاز کرده است که در آن بحث امکان دست کاری در آرا طرح شده است

ببرخی منابع گفتند کریدورهای اطلاعاتی میان دو سرویس اطلاعاتی خارجی و یک فرد نزدیک به یکی از کاندیداهای انتخابات ریاست جمهوری درایران ظرف هفته گذشته به نحو قابل توجهی فعال شده است.

این منابع که به دلیل صحبت درباره مسائل محرمانه مایل به افشای نامشان نبودند، با اشاره به اقامت چند ساله یکی از بستگان این کاندیدا در انگلستان و تردد مکرر بقیه اعضالی خانواده وی به این کشور، تاکید کردند که MI۶ اکنون تصور می کند نسبت به بقیه سرویس های اطلاعاتی غربی در موقعیت بهتری برای اثرگذاری بر رویدادهای داخلی ایران بویژه کنترل رفتار انتخاباتی یک کاندیدای خاص دارد.

این منبع مطلع در این باره گفت: «ما الان داریم می بینیم که ارتباطاتی که قبلا به طور وسیع شکل گرفته بود، مجددا با قدرت فعال شده است طوری که گویی این ارتباطات اساسا برای همین روزها شکل گرفته بود».

این منبع اضافه کرد: «انگلستان تنها نیست. سعودی ها هم فعال شده اند و با هم هماهنگ هستند».

منابع آگاه می گویند در مجموعه این ارتباطات چند کد اساسی در حال مبادله است.

۱- اولین کد این است که این دو سرویس خواهان آن هستند که فرد مرتبط با آنها، ظرفیت آغاز مجدد حرکت های خیابانی در ایران را برآورد کند. منبع مورد اشاه به «ایران هسته ای» گفت یکی از این دو سرویس در یک گزارش درون سازمانی حرکت عصر شنبه (۲۱ اردیبهشت) حامیان یکی از کاندیداها جلوی در وزارت کشور را «یک آغاز خوب توصیف» کرده است. اطلاعات موجود نشان می دهد این سرویس اکنون از مرتبطان خود خواسته است این موضوع را برآورد کنند که چنین تحرکاتی را چگونه می توان گسترش داد و چگونه می توان آنها را علیه نظام رادیکال کرد. یک کارشناس که با موضوع سر و کار دارد به ایران هسته ای گفت: «سوال غربی ها از فردی که با آنها مرتبط است اکنون این است که بهترین رفتار از سوی غرب که بتواند بیشترین تاثیر را در صحنه داخلی ایران داشته باشد چیست»؟

۲- کد دوم مربوط به این است که هر دو سرویس خواهان جمع آوری اطلاعات و تدوین برآوردهایی دقیق در این باره هستند که چگونه می توان به بهانه انتخابات حداکثر مقدار بی ثبات سازی را در ایران ایجاد کرد. گزارش های موجود حکایت از آن دارد که این سرویس ها خواهان آن هستند که در این حوزه دو اتفاق بیفتد:

اول- هرگونه نقد وضع موجود و عملکرد دولت باید بلافاصله به کلیت نظام گره بخورد

دوم- باید برآورد شود که امکان دوباره طرح بحث تقلب از سوی یکی از کاندیداهای حاضر در صحنه –که در سال ۸۸ هم بیشترین نقش را در این حوزه داشت- چقدر است؟ منبع گفت وگو کننده با «ایران هسته ای» در این مورد تاکید کرد: «فرد مرتبط با سرویس انگلیس از دو شب پیش مجددا جلساتی را آغاز کرده است که در آن بحث امکان دست کاری در آرا طرح شده است».

در مجموع برآوردها حکایت از آن دارد که سرویس های غربی مجددا به امکان حضور میدانی در صحنه ایران امیدوار شده اند و تصور می کند حلقه های مرتبط با آنها قادرند کارایی گذشته بویژه تحولات ۸۸ را احیا کنند.

 
منبع: ایران هسته ای



  • <-CategoryName->

کجای کار اصلاحات می‌لنگد؟

19:28 - سه شنبه 20 ارديبهشت 1392 // نویسنده: شهید ایرج صالحی

نگاهی به ساختار یک تشکل

کجای کار اصلاحات می‌لنگد؟

کافی است به حافظه خود رجوع کنیم و به‌یاد بیاوریم که مبحث "تقلب" در رد همه این ادعاها از سوی اکثریت اصلاح‌طلبان مطرح شد. در سال ۸۸ و همزمان با طرح این مدعای کذب، حقوق همه رأی‌دهندگان از سوی مدعیان اصلاحات، مورد هجوم واقع شد.

به گزارش فرهنگ نیوز، فعالیت سیاسی، علاقه مشترک میان اساتید، دانشجویان، مهندسان، سینماگران، ورزشکاران، اهالی فرهنگ و مطبوعات، تجار و بسیاری از اقشار دیگر است اما دراین میان "آگاهی از واقعیت" امری است که می‌تواند به‌عنوان گام نخست و شرط لازم (اما ناکافی) برای فعالیت سیاسی محسوب شود.

واقعیت بدیهی دیگر آنکه، اصولاً اتخاذ هرگونه تصمیمی در حوزه سیاست (مانند رأی دادن) نیازمند اطلاع از سوابق گروه‌های سیاسی است.

 
اکنون و در شرایط فعلی کشور به‌سبب قرار گرفتن اصلاح‌طلبان در مسند انتقاد و استفاده از مواهب حضور در جایگاه اقلیت، سخنانی منتسب به افراد و شخصیت‌های این طیف منتشر می‌شود که جای تأمل بسیار دارد. حرف‌هایی که اگر در دوره استقرار دولت اصلاحات از سوی مخالفان منتشر می‌شد، روزنامه‌های زنجیره‌ای، تا سرحد ترور شخصیت، وی را مورد هجوم قرار می‌دادند.
 
 از دیگرسو، اصلاح‌طلبان دیروز و امروز، اگرچه در بعضی برهه‌های خاص و عموماً طی جلسات خودمانی و خصوصی میان چهره‌های سیاسیِ اصلی خویش، به تعدادی از اشتباهات و نارسایی‌های جبهه سیاسی متبوعشان اذعان کرده‌اند اما هنوز نمی‌توان آنها را چنان صادق و واقع‌گرا دانست که کاستی‌های موجود را بپذیرند و درصدد جبران اشتباهات خویش برآیند.
 
در این بین اما با نگاهی منصفانه می‌توان به این واقعیت رسید که بخش نه‌چندان کوچکی از حجم وسیع فعالیت‌های اصلاح‌طلبان طی دوران حضور در رأس قوای مجریه و مقننه، اشتباهات محض و ناشی از نگاه غلط به دنیای اطراف از سوی استراتژیست‌ها و بزرگان اصلاحات بود.
نهایتاً اگر نگاهی کارشناسانه و بی‌غرض داشته باشیم، باید قبول کنیم که اصطلاحاً «یک جای کار اصلاحات می‌لنگد». مواردی همانند: عدم اعتقاد به دشمنی آمریکا با ایران اسلامی، تفاسیر غلط و غیرکارشناسی از دین که گاهی فرم مغرضانه به‌خود می‌گیرد، اعتقاد به تکثر (بخوانید هرج‌ومرج) فرهنگی و در نتیجه ایجاد فضا جهت هجمه فرهنگی غرب، همکاری با گروه‌های معاند مانند نهضت آزادی و تجزیه‌طلب‌ها، دوری از اعتقادات توده مردم مسلمان و ده‌ها مورد شاخص دیگر، ایراداتی است که بر عملکرد اصلاحات وارد است.
در این بین مهم‌ترین معضل عملی اصلاحات، همانا ایستادن در برابر خواست و اعتقادات مردم است. این در حالی اتفاق می‌افتد که جماعت مذکور، همواره با شعارهایی مانند آزادی بیان،کرامت انسانی، حریم خصوصی و رجوع به آرای مردمی، خود را حامی حقوق ملت معرفی کرده‌اند؛ حقوقی که البته فقط به‌شرط هماهنگی با خواسته‌های آنان است که قابلیت محترم شمرده شدن را دارد.
 
کافی است به حافظه خود رجوع کنیم و به‌یاد بیاوریم که مبحث "تقلب" در رد همه این ادعاها از سوی اکثریت اصلاح‌طلبان مطرح شد. در سال ۸۸ و همزمان با طرح این مدعای کذب، حقوق همه رأی‌دهندگان از سوی مدعیان اصلاحات، مورد هجوم واقع شد.
 
در آن سال ، رأی مخالفان این جریان ، در نگاه اصلاح طلبان به رسمیت شمرده نشد و فکر و ذهن رأی دهندگان به کاندیدای مغلوب انتخابات نیز مورد هجوم امواج مسموم تبلیغاتی تریبون‌های داخلی و خارجی حامیان اصلاحات قرار گرفت.
 
با در نظر گرفتن مجموع این موارد، می‌توان دریافت که مشکلات ذاتی، ساختاری و عملی جبهه موسوم به اصلاحات، سطحی از بی‌اعتمادی عمومی به تمامی فعالان و منتسبان به این جناح را فراهم آورده و چنان وضعیتی را رقم زده است که عدم اقبال عمومی به آنها در آستانه انتخابات یازدهمین دوره ریاست‌جمهوری،  یک واقعیت مشهود محسوب می‌شود.



  • <-CategoryName->

نگاهی به کارنامه‌ دو دولت سازندگی و اصلاحات

19:27 - سه شنبه 17 ارديبهشت 1392 // نویسنده: شهید ایرج صالحی

 

نگاهی به کارنامه‌ دو دولت سازندگی و اصلاحات

هم‌زمان با نزدیک شدن به انتخابات ریاست‌جمهوری یازدهم، شاهد تلاش دوچندان برخی گروه‌های سیاسی اصلاح‌طلب و تکنوکرات برای بازسازی هژمونی خود در دولت‌های گذشته هستیم.

به گزارش فرهنگ نیوز ، محمد عبدالهی طی یادداشتی در سایت برهان نوشت: یازدهمین انتخابات ریاست‌جمهوری سبب شده است تا برخی کنشگران سیاسی، برای بازگشت به عرصه‌ی اجتماعی کشور، ضمن بازسازی هژمونی پیشین خود، در صدد بازتولید مقبولیت اجتماعی‏شان برآیند. از این رو، تمجید و تطهیر گفتمان‌های سیاسی، فرهنگی و اقتصادی حاکم در دولت‌های پیشین، به ویژه دو دولت هاشمی و خاتمی را در دستور کار خود قرار داده‌اند. اما بررسی تأثیرات این دو گفتمان نشان می‌دهد، فرهنگ دینی به دلیل مضامین و درون‌مایه‌‌های ناهمگون این گفتمان‌ها با اصول اسلامی و ارزش‌های انقلابی، به شدت آسیب دیده است.

نگاهی آسیب‌شناسانه و مبتنی بر اصول انقلاب اسلامی و سیره‌ی رهبر کبیر انقلاب نشان می‌دهد پروسه‌ی «وادادگی فرهنگی» و «استحاله‌ی سیاسی» با طرح مدرنیزاسیون هاشمی رفسنجانی شروع شد و در دولت اصلاحات ادامه یافت و این وادادگی در دوران اصلاحات به اسم گفتمان امام تئوریزه شد.

نقش دولت هاشمی و خاتمی در تغییر سبک زندگی، نقش انکارناپذیری است که با طرح صریح بحث «مانور تجمل» در خطبه‌های نماز جمعه‌ی هاشمی پیگیری‌ می‌شد. این طرح بر ضرورت ورود بر سبک جدیدی از زندگی تأکید و به صورت رسمی مردم را تشویق به مصرف‌گرایی و زیاده‌خواهی می‌کرد.

 

* دوره‌ی اول: گفتمان سازندگی

این گفتمان که طی سال‌های ۱۳۶۸ تا ۱۳۷۶ مدیریت کشور را به عهده داشت، محور اصلی حرکت و برنامه‌ریزی خود را «پیشرفت اقتصادی»، «بازسازی زیرساخت‏‎های مادی» و «جبران ویرانی‎های حاصل از جنگ تحمیلی» قرار داده بود.

با وجود اینکه گفتمان سازندگی توانست خدمات قابل توجهی را در حوزه‌ی اقتصاد به انجام برساند، اما گفتمان این دوره از انقلاب به «سازندگی»، «زندگی اشرافی»، «توسعه»، «تجدد» و... تغییر یافت که در ظاهر از واژه‌ی اسلام استفاده می‌کرد، اما روح حاکم بر آن رنگ‌و بوی اسلامی نداشت. در نتیجه، برخی از اساسی‎ترین جهت‎‌گیری‎ها و فعالیت‎های آن از مسیر ارزش‌های انقلاب اسلامی خارج شد، این انحطاط‌ را می‌توان در سه حوزه‌ی فرهنگی، سیاسی و اقتصادی مورد بررسی قرار داد:

 

۱. حوزه‌ی فرهنگ

۱-۱. تک‏ساحتی بودن دولت سازندگی؛ فرعی و حاشیه‌ای قلمداد کردن مقوله‎ی فرهنگ و در نتیجه بی‏توجهی نسبت به ضرورت برنامه‎ریزی فرهنگی و هدایت فرهنگی عمومی.

دغدغه‌ی اصلی دولت سازندگی، دستیابی به «توسعه‌ی اقتصادی» بود؛ به صورتی که بر اساس تحلیل‌محتوای انجام‌شده در گفتارهای هاشمی، این مقوله بیشترین فراوانی را در سخنان او دارا بوده است.[۱] در اثر قرار گرفتن «اقتصاد» در مرکز دغدغه‏های دولت سازندگی، حوزه‏های «سیاست» و «فرهنگ» حاشیه‏نشین و پیرامونی شدند.

 

سیاست فرهنگی در این دوره از دو ویژگی‏ برخوردار بود:

اول) امری کم‏اهمیت و فرعی قلمداد می‏شد.

دوم) بیشتر بر منع و سلب استوار بود تا برنامه‏ریزی اثباتی و راه‏گشایی اسلامی به منظور هدایت فرهنگ عمومی.

بی‏تفاوتی نسبت به نهادینه‏سازی و درونی ‏کردن باورها و ارزش‏های اسلامی سبب گردید ذهنیت و ارزش‏های افراد جامعه، به خصوص نسل سوم انقلاب، تغییر کند و سمت‌و‌سوی دیگری بگیرد. در نتیجه، به تدریج گرایش‏ بخش‏هایی از جامعه به باورها و ارزش‏های اسلامی کاهش پیدا کرد.

این مهم در حالی به وقوع پیوست که در منطق نظری و فکری اسلام، مهم‏ترین رسالت حکومت اسلامی تلاش در راستای محقق ساختن «فرهنگ اسلامی» است. حتی در آنجا که میان فرهنگ اسلامی و رفاه مادی، تزاحم و تعارضی پدیدار می‏شود، باید برای فرهنگ اسلامی اولویت و اصالت قائل شد.[۲] بر خلاف این دیدگاه، دولت سازندگی از یک ‏سو، «توسعه‌ی اقتصادی» را در صدر دغدغه‏های خود نشاند و از سوی دیگر، اندیشه‏ای ایجابی و برای تثبیت و نشر فرهنگ اسلامی نپروراند.

در این دوره، نظام آموزشی در مدارس و دانشگاه‏ها فاقد سازوکار پرورشی و تربیتی کارآمد و مشخصی بود. در نتیجه، نتوانست ارزش‏های انقلاب اسلامی را در ذهن و دل نسل جوان، تثبیت و درونی کند. از این‏ رو، تغییر هنجارها و ارزش‏ها در میان تحصیل‏کردگان، به ویژه دانشگاهیان، سبب گردید که دانشجویان به یکی از قوی‏ترین پایگاه‏های اجتماعی اصلاح‏طلبان تبدیل شوند و نقش قابل توجهی در دستیابی آن‌ها به قدرت سیاسی ایفا کنند. دو میلیون دانشجوی مراکز آموزش عالی پراکنده در سطح کشور، گروه مرجع مهمی به شمار می‏آمدند که می‏توانستند در شکل‏دهی به رأی مردم، نقش بسزایی ایفا کنند.[۳]

۱-۲. بی‌تفاوتی نسبت به نشر و نهادینه‎سازی باورها و ارزش‌های اسلامی و مقابله با نابهنجاری‌های ضدارزشی در جامعه در اثر تلقی سکولاریستی از فرهنگ.

غفلت از «آزادی و عدالت» و به «حاشیه راندن ارزش‎های فرهنگی مسلط جامعه» مهم‌ترین سیاست‌های فرهنگی عصر سازندگی و دگرگونی ارزش‌‌های اجتماعی و فرهنگی از مهم‌ترین نتایج سیاست‌های این دوره است. لذا پس از این دوره، شاهد تغییراتی در رفتارهای اجتماعی و فرهنگی هستیم، مطالعات میدانی قبل و بعد از این دوره نیز نشان‌دهنده‌ی تغییر شدید ارزش‌های مذهبی است، برای مثال:[۴]

 

عیب بودن عدم رعایت حجاب در سال ۱۳۶۵، ۸۶.۲ درصد

عیب بودن عدم رعایت حجاب در سال ۱۳۷۱، ۴۱.۵ درصد

 

تغییر ارزش‌ها از «ساده‌زیستی» به «تجمل‌گرایی» با تبلیغات و وارد کردن کالا به منظور رفع نیازهای جدید اقتصادی و تبدیل ثروت و تجمل به ارزش مثبت در ایران و تأثیرات آن بر روی ارزش‌های دیگر، پیامد بعدی فرهنگی‌اجتماعی این دوره است.

افول فرهنگ دفاع مقدس و جایگزینی فرهنگ رفاه و مصرف‌گرایی، با ساخت و گسترش فروشگاه‌های زنجیره‌ای و همچنین عدم تولید فرهنگ ارزش‌گرا در دوران هاشمی بسیار مشهود بود. فرهنگ کوخ‌نشینی در تنش با فرهنگ کاخ‌نشینی بر‌آمد و فاصله‌ی فقر و غنا گسترش یافت و دارندگی و برازندگی به مثابه‌ی یک ارزش، خودنمایی کرد.

در ادبیات و گفتمان انقلاب و نهادهای انقلابی و امتداد این جبهه، تغییرات بسیاری در جامعه صورت گرفت. لذا در جبهه‌ی انقلاب نوعی ازهم‌پاشیدگی اتفاق افتاد. در این دوران، برخی نهادهای انقلابی را در نهادهای سنتی ادغام کردند (همچون ادغام جهاد سازندگی در وزارت کشاورزی) و عقبه‌ی جبهه‌ی انقلاب، که نیروهای انقلابی در جامعه بودند، به حال خود رها شدند؛ به طوری که قریب به سه میلیون بسیجی جبهه‌رفته و دارای انگیزه‌‌های انقلابی و جهادی، در جامعه رها یا به تعبیری بی‌سرپرست شدند.

محسن رضایی در کتاب «رویارویی سوم و جهاد اقتصادی» خود در این باره می‌نویسد:‌ »آقای هاشمی روزی به من گفت که من در سال‌های اول ریاست‌جمهوری امور فرهنگی را از سیاست‌گذاری تا اجرا به رهبر انقلاب واگذار کردم.»

این غفلت تا جایی پیش رفت که رهبر معظم انقلاب در هفتم آذرماه ۱۳۶۸ نخستین هشدار خود را نسبت به رویکرد جدید دشمن به عرصه‌ی فرهنگی اعلام داشتند: «یک جبهه‌بندی عظیم فرهنگی که با سیاست، صنعت، پول و انواع و اقسام پشتوانه همراه است، الآن مثل یک سیلی راه افتاده که با ما بجنگد. جنگ هم، جنگ نظامی نیست.» ایشان بعد‌ها با تعبیر «شبیخون فرهنگی»، ابعاد و عمق توطئه را تشریح نمودند و با هشدارهای خود کوشیدند تا اذهان مردم و مسئولان را متوجه عملیات پیچیده‌ی دشمن نمایند.

 

۲. حوزه‌ی سیاست

۲-۱. حاکمیت یافتن افراد بروکرات و تکنوکرات در مراکز دولتی که بیگانه یا احیاناً مخالف ارزش‌های اسلامی هستند (تفکیک تخصص از تعهد).

۲-۲. شایع شدن رفاه‎طلبی، تجمل‌گرایی، ثروت‎اندوزی و اسراف و تبذیر میان برخی از مدیران و مسئولان حکومتی.

۲-۳. وجود شکاف و فاصله میان مردم و مسئولان در اثر تفاخر و کبر برخی از مسئولان.

۲-۴. دست‌اندازی و خیانت برخی از مدیران دولتی به بیت‌المال و در نتیجه، شکل‌گیری مفاسد اقتصادی.

۲-۵. پدید آمدن باندبازی، حزب‌گرایی، تبارسالاری و قوم‌‌و‌خویش‌گرایی در میان برخی از مسئولان.

 

لذا با وجود اینکه انقلاب اسلامی در پی احیای روابط مردم و دولت و ایجاد نزدیکی و صمیمیت میان آن‌ها بود، در این دوره به دلیل فاصله‏گیری مدیران سطوح عالی، میانی و حتی پایین از توده‏های مردم، نوعی بیگانگی میان مردم و دولت شکل گرفت.

تساهل اخلاقی و بی‏بند‌وباری اقتصادی حاکم بر رفتار بسیاری از مدیران دولت سازندگی، موجب اجتماع «قدرت سیاسی» و «قدرت اقتصادی» در آن‌ها و اطرافیانشان و هر چه دورتر شدن آن‌ها از مردم شد؛ به گونه‌ای که امکان دیدار توده‏های مردم با یکی از مدیران میانی در دولت سازندگی، تصوری تخیل‏آمیز انگاشته می‏شد. دقیقاً از همین رو بود که در مراسم تنفیذ حکم ریاست‌جمهوری (در دولت دوم هاشمی)، یادگار امام (رحمت الله علیه)، حجت‌الاسلام سید احمد خمینی، رئیس‌جمهور منتخب را به ناچیز شمردن قدرت خود و همه‌‌ی قدرتمندان مادی در برابر قدرت کامله‌ی‌ الهی، حفظ موضع مستحکم همیشگی خود در برابر دشمنان، مخالفان و بدخواهان و همچنین گزینش همکاران و مدیران با این معیارها توصیه کردند.

در این دوره، فضای سیاسی کشور و فضای نقد و گفت‌وگو محدود شد؛ تا جایی که رهبر انقلاب در دانشگاه تهران، صریحاً عوامل این فضا را مورد عتاب خویش قرار دادند: «خدا نیامرزد کسانی را که می‌گویند دانشجو نباید سیاسی باشد.»

از سویی، زاویه‌ی انحرافی در دولت ایشان نسبت به اصلاحات سیاسی پس از انقلاب نیز به وجود آمد که این انحراف در دوران آقای خاتمی ادامه یافت و در برخی از ابعاد گسترش پیدا کرد. در این دوران، در گفتمان و ارزش‌های انقلاب و روش‌های جهادی بازنگری شد. در سیاست خارجی، صدور انقلاب متوقف شد و رابطه با عربستان در منطقه و بهبود رابطه با آمریکا در روابط بین‌الملل، دو مشی اصلی در سیاست خارجی قرار گرفت.

فن‌سالار‌ها معتقدند باید از افراد کاربلد استفاده شود و نباید میزان پایبندی آن‌ها به اسلام را ملاک قرار داد. عبدالکریم سروش در این باره می‌نویسد:‌ »مدیریت یک فن است. البته ممکن است یک مدیر و یا یک کارمند مرتکب تخلفاتی هم بشود که در اینجا پای مقررات به میان می‌آید، ولی اینکه بتواند مجموعه‌ای را به درستی و کارشناسانه هدایت کند، چه ربطی به فقه و حقوق دارد؟ مدیریت فنی است مبتنی بر روان‌شناسی و جامعه‌شناسی.»[۵]

حسین مرعشی، سخن‌گوی حزب کارگزاران، در مصاحبه با نشریه‌‌ی «ذکر» منکر وجود نظام سیاسی، اقتصادی و قضایی در اسلام گردید و تأکید داشت که نظام‌های سیاسی و اقتصادی همگی دستاورد‌ تجارب بشری است. وی تنها نظام‌های موجود را نظام‌ لیبرالیستی و سوسیالیستی دانست و گرایش کارگزاران برای مدیریت کشور را لیبرالیستی خواند.

حزب کارگزاران سازندگی معتقد است که جمهوریت و اسلامیت نظام از هم جدا نمی‌شوند و هر دو مترادف با همدیگر هستند و جمهوریت و اسلامیت نظام موجب پایداری اسلام، استقلال، عزت و وحدت نظام خواهد بود. این در حالی بود که در عرصه‌ی سیاست داخلی، عملکرد و مواضع افراد این حزب مبتنی بر تثبیت مادام‌العمر قدرت خود و بر هم زدن اصول اولیه‌ی دمکراسی و نقض چرخش قدرت و نخبگان بود. در واقع بین شروع کار مجلس پنجم تا انتخابات ریاست‌جمهوری یک سال فاصله بود. در این دوره، کارگزاران سازندگی برای تداوم حضور سیاسی خود، چاره‌ی کار را در تداوم ریاست‌جمهوری آقای هاشمی رفسنجانی می‌دیدند و بر این اساس، با طرح مباحثی تلاش می‌کردند راه را برای انتخاب مجدد ایشان باز کنند و این در حالی بود که طبق اصل ۱۱۴ قانون اساسی، انتخاب رئیس‌جمهور تنها برای دو دوره‌ی متوالی ممکن بود.

 

* سیاست خارجی

مرحوم سید احمد خمینی به روند موجود جامعه و حرکت‌هایی که در دولت هاشمی بعضاً صورت می‌گرفت نقد‌هایی داشتند. ایشان در جایی می‌فرمایند:‌ »اینجانب چند سال قبل هشدار دادم که مذاکره با سرمایه‌داران بزرگ، برای به گردش درآوردن چرخ اقتصاد کشور، خطر بزرگی برای انقلاب است.»[۶]

 

۳. حوزه‌ی اقتصاد

۳-۱. اصالت یافتن اقتصاد نسبت به سایر حوزه‌ها.

۳-۲. تکیه بر مدل اقتصاد سرمایه‎داری و نه اقتصاد اسلامی.

۳-۳. مغفول واقع شدن عدالت اجتماعی و اقتصادی

۳-۴. گسترش و تعمیق شکاف‎های طبقاتی و فاصله‌ی فقیر و غنی.

از جمله سیاست‏های دولت سازندگی که موجب شکل‏گیری نارضایتی عمومی از آن دولت شد، سیاست‌های اقتصادی آن دولت بود. دولت سازندگی به دلیل استقراض‏های خارجی فراوان، مجبور به اطاعت از دستورالعمل‏های اقتصادی برخی نهادهای مالی بین‏المللی از جمله بانک جهانی بود.

یکی از این سیاست‏ها، سیاست «تعدیل اقتصادی» بود که هسته‌ی مرکزی تفکر اقتصادی نخبگان دولت سازندگی را نیز تشکیل می‏داد. سیاست تعدیل اقتصادی مبتنی است بر سازوکار بازار آزاد و رقابتی که خود دربردارنده‌ی ضرورت عدم مداخله‌ی دولت در اقتصاد است.

ممنوعیت قیمت‏گذاری توسط دولت یا رهاسازی قیمت‏ها، رفع محدودیت‏های تجارت خارجی، آزادی سرمایه‏گذاری خارجی، حذف یارانه‏ها، خصوصی‏سازی اقتصاد و واگذاری خدمات و شرکت‏های دولتی به بخش خصوصی و... در زمره‌ی راهکارهای پیشنهادی این الگوی اقتصادی است.

برنامه‌ی اول توسعه‌ی اقتصادی جمهوری اسلامی ایران برای مقطع ۱۳۶۸ تا ۱۳۷۲ در سال ۱۳۶۸ به تصویب مجلس چهارم رسید، اما پس از مدتی، برنامه‌ی تعدیل اقتصادی از سوی دولت، تدوین و از سال ۱۳۶۹ به اجرا گذاشته شد.

اگرچه تلاش‏های اقتصادی دولت منجر به بهبود برخی شاخص‏های اقتصادی، بازسازی برخی از خرابی‏های ناشی از جنگ تحمیلی و ایجاد زیرساخت‏های اقتصادی در کشور شد، اما از سوی دیگر، تشدید «شکاف و فاصله‌ی طبقاتی»، بزرگ‏ترین پیامد منفی اجرای این سیاست بود. در واقع، حلقه‌ی مفقوده در سیاست اقتصادی یادشده «عدالت» بود.

این دولت معتقد است انسان‌ها دارای استعداد‌ها و توانایی‌های متفاوتی هستند و به همین نسبت، بهره‌مندی آنان نیز متفاوت است. حزب نزدیک به این دولت عدالت اجتماعی را این گونه تعریف می‌کند: «عدالت اجتماعی در پرتو سازندگی و توسعه و آبادانی کشور قابل دسترسی است و از این راه می‌توان ریشه‌‌ی فقر و محرومیت را از سراسر میهن اسلامی برافکند. بنابراین اگر توسعه به عنوان خط مشی اتخاذ شود، حتماً به عدالت اجتماعی منجر خواهد شد.»[۷]

روشن است که چنین رویکردها و رویه‎هایی که مخالف ارزش‌های اجتماعی اسلام هستند، به هیچ روی به تقویت فرهنگ اسلامی منجر نمی‎شود؛ بلکه میزان پایبندی افراد جامعه را به قیود و اصول دینی کاهش می‌دهد و آن‌ها را همچون حاکمان، در مسیر منفعت‌جویی شخصی، تحصیل ثروت به هر وسیله، فردگرایی، قدرت‌طلبی، دنیاگرایی و... قرار می‎دهد.

حسین مرعشی، سخن‌گوی حزب کارگزاران، در مصاحبه‌ی جنجال‌برانگیز خود با نشریه‌ی «ذکر»، ضمن تأکید بر اینکه «در اسلام به هیچ عنوان اقتصاد اسلامی وجود ندارد،» می‌گوید: «اسلام تنها احکامی اقتصادی دارد و نه نظام اقتصادی... نظام مجموعه‌ای از نهاد‌ها و روابط میان این نهادهاست. این در اسلام نیست.» لذا مشخص است که نگاه کارگزارانی به نقش اسلام در مدیریت اقتصادی تنها هدایت کلی است.

بدین‎ ترتیب، این گفتمان از یک‎ سو رسالت خود در حوزه‌ی فرهنگ را به فراموشی سپرد و جامعه را به سوی ارزش‎ها و باورهای دینی سوق نداد و از سویی دیگر،‌ رویه‎هایی بدعت‌آلود را در حوزه‌ی مدیریت در پیش گرفت که هیچ سنخیتی با سنت اسلامی نداشت.

چندی پس از آغاز این دوره، نابهنجاری‎های اجتماعی و فرآیند عبور از ارزش‌های دینی، نسبت به گذشته، گسترش یافت و به تدریج، فسادهای فرهنگی و الگوهای رفتاری و پوششی ضدارزشی در عرصه‌ی عمومی جامعه ظهور یافتند. در اوایل همین مقطع بود که مقام معظم رهبری نسبت به تهاجم و شبیخون فرهنگی هشدار دادند و توجه مسئولان را به این مقوله جلب کردند.

افزون بر این، توسعه‌ی بی‎تفاوتی نسبت به عدالت نیز مقوله‎ای بود که همواره مقام معظم رهبری نسبت به آن تذکر می‎دادند: «هدف اصلی در کشور ما و در نظام جمهوری اسلامی عبارت از تأمین عدالت است. رونق اقتصادی و تلاش سازندگی، مقدمه‌ی آن است. ما نمی‎خواهیم سازندگی کنیم که عده‎ای از تمکن بیشتری برخوردار شوند و عده‎ای فقیرتر شوند... این را باید در برنامه مورد نظر قرار بدهند.»[۸]

«در برنامه‎های اقتصادی دولت آن نقطه‌ ضعفی که خیلی زود به چشم انسان می‎آید این است که از لحظه‌ی شروع و مقدمات، تا وقتی که بخواهد به نتایج مورد نظرش برسد، در اواسط کار به ضُعفای جامعه خیلی سخت می‎گذرد. این کاملاً محسوس است.»[۹]

اما متأسفانه اقدام به برنامه‌ی دلسوزانه و حساب‌شده‎ای در راستای مقابله با امواج تهاجم فرهنگی صورت نپذیرفت و این امواج، روزبه‌روز بیشتر لایه‏ها و قشرهای اجتماعی را درنوردید.

 

* دوره‌ی دوم: گفتمان اصلاحات

این گفتمان که طی سال‌های ۱۳۷۶ تا ۱۳۸۴ مدیریت کشور را به عهده داشت، تفاوت ماهوی و ذاتی با دوره‌ی پیشین نداشت؛ چه بسا از درون آن برآمد و در امتداد آن قرار گرفت.

دولت هشت‌ساله‌ی محمد خاتمی بر اساس شعار «توسعه‌ی سیاسی» برنامه‌ی خود را آغاز کرد؛ درست نقطه‌ی عکس دولت ‎هاشمی که «توسعه‌ی اقتصادی» را ایدئولوژی نجات‌بخش کشور می‎دانست. توسعه‌ی سیاسی به ‎دنبال نفی وضع موجود بود. از این رو، «آزادی، عدالت و معنویت» که هر سه در دولت ‎هاشمی به حاشیه رانده شده بودند، محور‎های تبلیغاتی دولت خاتمی قرار گرفتند.

اما طولی نکشید که مؤلفه‎‎های گفتمان اصلاحات به ضد خود تبدیل شدند؛ جامعه‌ی مدنی با ایدئولوژی‎زدایی مترادف شد، آزادی به‎ مثابه‌ی بهانه‎ای برای حذف مخالفان سیاسی کاربست پیدا کرد و گفت‎وگوی تمدن‎ها و تنش‎زدایی که از دیگر مؤلفه‎‎های این گفتمان بود، با تفسیر‎های غلط، در مراحلی دشمن را به ‎جای دوست نشاندن برداشت شد.

بدون شک، در هیچ مقطعی از دوران پس از انقلاب اسلامی و شاید هم با چنین صراحتی در پیش از انقلاب، همچون سال‏های حاکمیت اصلاح‏طلبان، ارزش‏های فکری و رفتاری اسلامی و انقلابی تضعیف نشدند. برخی از خصوصیات این مقطع عبارت‌اند از:

 

۱. حوزه‌ی فرهنگ

۱-۱. بی‌تفاوتی نسبت به نشر و نهادینه‌سازی باورها و ارزش‌های اسلامی و مقابله با نابهنجارهای ضدارزشی در جامعه (به‌ خصوص مطبوعات زنجیره‎ای، فیلم‎های سینمایی، نوارکاست‌های موسیقی، نحوه‌ی پوشش و حجاب در حریم عمومی، ارتباطات دختر و پسر و...) در اثر تلقی سکولاریستی از فرهنگ.

سید محمد خاتمی: ‌«اگر این حجاب و پوشش مانع حضور زن و بروز شخصیت زن شود، قطعاً مضر است... مشکل این نیست که زنان چگونه لباس بپوشند، مشکل این است که زنان بتوانند در عرصه‌های مختلف حضور داشته باشند.»[۱۰]

۱-۲. مشخص کردن جامعه‌ی ایران به عنوان یک جامعه‌ی در حال گذار از سنت به مدرنیته و بر این ‎اساس، اشاعه دادن فرهنگ و ارزش‎های غربی همچون لیبرالیسم، سکولاریسم، تساهل و تسامح، ولنگاری اخلاقی و...

محسن کدیور: ‌«امروز خدا در جامعه هیچ‌کاره است و همه‌کاره مردم‌اند.»[۱۱]

اکبر گنجی: «در یک جامعه‌ی مدرن، جدایی دین از سیاست یک امر بدیهی است. ایران نیز در حال حاضر از فاز قبل مدرن به فاز مدرن پیش می‌رود.»[۱۲]

سعید حجاریان: ‌«هم‌جنس‌بازی در کشور ما باید آزاد باشد و از جهت حقوقی نباید ممنوع باشد، گرچه از نظر اخلاقی زشت است.»[۱۳]

دولت خاتمی راهبرد «تساهل و تسامح» را در عرصه‌ی فرهنگ به کار گرفت و مبتنی بر معرفت‌شناسی پلورالیسم فرهنگی شاخص‌های «جامعه‌ی مدنی» «عرفی‌گرایی» و «اباحه‌گرایی» را به صورت رسمی و علنی در دستور کار قرار داد. امر به معروف به چالش فراخوانده شد و احکام اجتماعی اسلام به حوزه‌ی خصوصی یا عمومی منتقل شد تا حوزه‌ی حاکمیت و دولت را با آن درگیر ننماید. چالش با فرهنگ دینی شاهکار اصلی مطبوعات این دوره شد و عقاید اسلام و تشیع به عنوان اموری تنفر‌آمیز، عامیانه، انتقام‌گیرنده، واپس‌‌گرا و غیر‌عقلانی معرفی شد. لذا فرهنگ دولتی خاتمی جایگزین فرهنگ انقلاب اسلامی شد.

عزت‌الله سحابی: ‌«حتی معصومین (علیهم السلام) خودبه‌خود، بدون نظارت مردم و به طور اصولی، در معرض انحراف هستند.»[۱۴]

سید محمد خاتمی: «اگر دین هم در برابر آزادی قرار گیرد، این دین است که باید محدود شود، نه آزادی.»[۱۵]

باقر پرهام: «دوران مدرن دوران حکومت و رهبری عقل است و دین باید به عرصه‌ی زندگی خصوصی بازگردد.»[۱۶]

خط مشی فرهنگ در دوره‌ی اصلاحات، خط مشی استحاله‌ی نظام و حذف و پاک کردن ارزش‌ها و ستیزه با هنجارهای نظام بود و از این رو، ولنگاری‌های فرهنگی و ویژه‌خواری‌های رانتی و ساختارشکنی‌های سیاسی و به‌هم‌ریختگی‌های مالی و عوام‌گرایی‌های تبلیغاتی، مهم‌ترین شاخصه‌های فرهنگی عصر اصلاحات به شمار می‌روند. مطبوعات زنجیره‏ای، کتاب‏ها، سخنرانی‏های عمومی، فیلم‏ها و تولیدات موسیقی از جمله ابزارهایی بودند که در راستای ضدّیت با عقاید و احکام اسلامی و همسویی با فرهنگ و تفکر غربی به کار گرفته شدند.

هفته‌نامه‌‌ی پیام‌ هامون می‌نویسد: «ولایت فقیه همان حکومت مطلقه‌ی سلطنتی است.»[۱۷]

تعدد قرائت‏ها از دین، کثرت‏گرایی دینی، عرفان و معنویت بدون شریعت و دین، نسبیت معرفت دینی، نسبیت ارزش‏های دینی، تاریخ‌مندی برخی از احکام اسلام، تفکیک دین از سیاست، اومانیسم، لیبرالیسم، راسیونالیسم، اسلام منهای روحانیت، استبدادی بودن ولایت فقیه، تساهل و تسامح، ولنگاری اخلاقی، روابط آزاد دختر و پسر، آزادی استفاده از آنتن‏های ماهواره‏ای، مخالفت با جهاد و شهادت‏طلبی و... از جمله صدها مقوله‌ی متضاد با اصول و ارزش‏های انقلاب اسلامی بود که از سوی اصلاح‏طلبان بیان و تأیید و ترویج شدند و از سوی ‏نخبگان ‏بالای ‏کشور مورد حمایت‏ قرار گرفتند.

سید محمد خاتمی: ‌«شما برای اینکه بتوانید پیشرفت کنید، راهی جز راه غرب ندارید و راه غرب یعنی پذیرش خرد غربی.»[۱۸]

عبدالکریم سروش: «هیئت‌های مذهبی منشأ خشونت‌اند و بسیجی‌ها، اعضای تشکیل‌دهنده‌ی این هسته‌ها می‌باشند.»[۱۹]

ماهنامه‌ی زنان: ‌«زن و مرد از حقوق مساوی برخوردارند و اجازه‌ی زن از مرد در امور خود، ظالمانه است.»[۲۰]

در این حوزه، عملکرد «وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی» به شدت نامطلوب بود؛ به گونه‏ای که مقام معظم رهبری چندین مرتبه در دیدارهای خود با برخی از مسئولان، آشکارا بر عدم رضایت خود از عملکرد دولت اصلاحات در زمینه‌ی فرهنگ تأکید کردند. حتی ماجرا به جایی رسید که بسیاری از علمای حوزه و برخی از مراجع عظام تقلید، تحصن سه‌روزه‏ای را در اعتراض به عملکرد وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ترتیب دادند.

«برای این‌ها آنچه مهم بوده، کسب قدرت سیاسی است که بتواند در کشور‌ها و دولت‌های اروپایی و غیره نفوذ کنند... و پول کسب کنند و این کمپانی‌ها، سرمایه‌های عظیم،‌کارتل‌ها و تراست‌ها را به وجود آوردند. اخلاق جنسی ملت‌ها را خراب کنند و مصرف‌گرایی را در بین آن‌ها ترویج دهند، بی‌اعتنایی به هویت‌های ملی و مبانی فرهنگی را در آن‌ها ترویج دهند. این‌ها اهداف کلام آن‌ها بوده است که همیشه لشکری هم از امکانات فرهنگی و رسانه‌ای و روزنامه‌های فراوان و مسائل گوناگون تبلیغات در مشت این‌ها بوده است. در مقابل پیمان ناتو که آمریکایی‌ها در اروپا به عنوان مقابله با شوروی سابق یک مجموعه‌ی مقتدر نظامی به وجود آورند، اما برای سرکوب هر صدای معارض با خودشان در منطقه‌ی خاورمیانه و آسیا و غیر از آن استفاده می‌کردند. حالا یک ناتوی فرهنگی هم به وجود آورده‌اند. این بسیار چیز خطرناکی است... سال‌هاست که این اتفاق افتاده است. مجموعه‌ی زنجیره‌ای به‌هم‌پیوسته از رسانه‌های گوناگون، اینترنت، ‌ماهواره، تلویزیون‌ها و رادیو‌ها در جهت اهداف مشخصی حرکت می‌کنند تا سررشته‌ی تحولات جوامع را بر عهده بگیرند. این‌ها صهیونیست‌ها و سرمایه‌دارهایند و عموماً هم در آمریکا و اروپا هستند. همان ناتوی فرهنگی در مجموعه‌ی خود، بسیاری از این دانشمندان، متفکران، هنرمندان، ادبا و امثال این‌ها را هم دارد.»[۲۱]

اگرچه مدیریت فرهنگی در دولت خاتمی با مهاجرانی آغاز شد و با مسجدجامعی ادامه یافت، ولی فعالان عرصه‌ی فرهنگ بر این باورند که سیاست‌های اعمال‌شده در این وزارتخانه، چیزی جز مانیفست طراحی‌شده توسط مهاجرانی و تیم وی نبوده است. در گزارش تحقیق و تفحص مجلس، که ۱۵ شهریور ۱۳۸۵ منتشر شد، بخش‌های گوناگون فعالیت‌های این وزارتخانه، مانند تئاتر، سینما، کتاب، مطبوعات و موسیقی مورد بررسی قرار گرفته بود.

وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی دولت خاتمی، در بخش کتاب، با عرضه‌ی کتب و نشریات خارجی ممنوعه و مبتذل، کتاب‌هایی منتشر کرده است که معرفی‌کننده‌ی چهره‌ی هنرپیشه‌های فاسد، توصیف‌کننده‌ی صحنه‌های غیراخلاقی و مسائل جنسی به صورت وقیحانه و مبلّغ مکاتب کفرآمیز بوده‌اند. عرضه و تبلیغ آثاری علیه اسلام، عرضه‌ی کتاب‌های نویسندگان معاند با انقلاب اسلامی، عرضه‌ی آثاری در ضدیت با گروه‌های جهادی فلسطین و در دفاع از اسرائیل، از جمله موارد دیگری است که در این گزارش به آن اشاره شده است.

بخش اعظم ادبیات گفتمانی متولیان فرهنگی دولت اصلاحات بر مبنای مدرنیته (بر پایه‌ی اصالت فرد و اصالت لذت) و سایه افکندن صنعت ترجمه در قالب‌های گفتاری و نوشتاری تجلی یافته است.

ظهور مطبوعات زنجیره‌ای که بی‌محابا احکام اسلامی را به سخره می‌گرفتند، بخشی از پروژه‌ی استحاله بود که فضای فرهنگی و سیاسی کشور را به شدت دچار تنش نمود. مهم‌ترین محورهای تخلفات نشریات و مطبوعات، مواردی از جمله ترویج فرهنگ غرب، هرج‌ومرج رفتاری، سیاه‌نمایی و تضعیف نظام، ترویج فرهنگ منحط شاهنشاهی، سکولاریسم، تضعیف باورهای دینی، تضعیف ولایت فقیه، تضعیف قوای سه‌گانه و تضعیف روحانیت و ارزش‌های انقلاب بوده است. مطبوعاتی که از سوی مقام معظم رهبری «پایگاه دشمن» نام گرفتند (دیدار مقام معظم رهبری با جوانان، اردیبهشت ۱۳۷۹).

آثار سینمایی تولیدشده در آن دوران باعث گسترش فرهنگ لمپنیسم، حاکمیت فرهنگ دین‌زدایی و غرب‌گرایی و زیر سؤال بردن نهادهای انقلاب اسلامی شده است.

در فیلم‌های ساخته‌شده در دوران ریاست‌جمهوری سید محمد خاتمی و وزارت عطاءالله مهاجرانی و پس از آن، مسجد‌جامعی، غرب به عنوان کعبه‌ی آمال و آرزوهای جوانان ایرانی و از سویی دیگر، جمهوری اسلامی به عنوان تضییع‌کننده‌ی حقوق زنان و جوانان معرفی شده است. نمایش خوانندگی و رقص زنان، موسیقی‌های غیرمجاز، افزایش خشونت، توجیه خیانت زن و مرد به یکدیگر به عنوان امری عادی و جایز، به چالش کشیدن مظاهر اقتدار نظام، از جمله ارتش، سپاه و تصویر آنان به عنوان نهادهایی متحجر و کهنه‌گرا، القای عقب‌ماندگی مسلمانان، عدم هماهنگی با سیاست‌های خارجی جمهوری اسلامی، استفاده‌ی ابزاری از تصاویر زنان و غیرت‌زدایی، از ویژگی‌های دیگر فیلم‌های سینمایی تولیدشده در دوران این دو وزیر بوده است. تبلیغ نهیلیسم اجتماعی، اهانت به ارزش‌های دفاع مقدس، ترویج اندیشه‌های فمینیستی، سیاه‌نمایی و تضعیف نظام، ترویج باورهای مردستیزانه و تضعیف نهاد خانواده از ویژگی‌های آثار نمایشی تولیدشده در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی بود.

همچنین عدم نظارت مناسب بر تولید و تکثیر میلیون‌ها نوار و سی‌دی مبتذل و غیرمجاز و برگزاری کنسرت‌های مبتذل و ترویج موسیقی مبتذل غربی، از جمله تخلفات صورت‌گرفته در مورد موسیقی بود.

 

۲. حوزه‌ی سیاست

۲-۱. اصالت یافتن سیاست نسبت به سایر حوزه‎ها.

۲-۲. تکیه بر مدل توسعه‌ی سیاسی لیبرالیستی و در نتیجه منحرف شدن انقلاب از مسیر اصلی‌اش.

۲-۳. حاکمیت یافتن افراد بروکرات و تکنوکرات (تخصص) در مراکز دولتی که بیگانه یا احیاناً مخالف با ارزش‌ها (تعهد) هستند.

۲-۴. شایع شدن رفاه‎‌طلبی، تجمل‎گرایی، ثروت‌اندوزی و اسراف و تبذیر میان برخی از مدیران و مسئولان حکومتی.

۲-۵. وجود شکاف و فاصله میان مردم و مسئولان در اثر تفاخر و تکبر برخی از مسئولان.

۲-۶. دست‌اندازی و خیانت برخی از مدیران دولتی به بیت‌المال و بسط یافتن فساد اقتصادی.

۲-۷. رواج باندبازی، حزب‌گرایی، تبارسالاری و قوم‌‌وخویش‌گرایی در میان برخی از مسئولان.

۲-۸. ناتوانی رئیس‌جمهور در زمینه‌ی تصمیم‌گیری مستقل و تأثیر‎پذیری شدید وی از برخی احزاب دولت‌ساخته.

بر خلاف دولت سازندگی که قائل به اصالت «توسعه‌ی اقتصادی» بود، اصلاح‏طلبان بر اولویت «توسعه‌ی سیاسی» اصرار ورزیدند. آن‌ها مطالبات و خواسته‏های توده‏های مردم را به چند اصطلاح سیاسی و روشن‌فکرانه تقلیل دادند و نیازهای ضروری و حقیقی مردم را به فراموشی سپردند. در واقع آن‌ها دغدغه‏ها و علایق گروهی خودشان را فراگیر و عمومی جلوه دادند. سرانجام «بی‏توجهی افراطیون به دغدغه‏های اصلی مردم»، آن‌ها را به جریانی نخبه‏گرا تبدیل کرد که سعی داشتند «مطالبات خود را به عنوان مطالبات توده‏ها عرضه کنند.»[۲۲]

طرح مسئله‌‌ی مذاکره با آمریکا و کاهش تنش میان دو کشور، چه در داخل و چه در خارج، در این دوره به صورت جدی مطرح شد که البته با توجه به اصرار آمریکا بر سیاست‌های خصمانه علیه کشور ما و عزم رهبری نظام و مردم برای حفظ آرمان‌ها و ارزش‌های انقلاب، زمزمه‌های برخی جریان‌های سیاسی داخلی در این زمینه، راه به جایی نبرد.

مسئله‌ی دیگر در سیاست خارجی کشور، مسئله‌ی پرونده‌‌ی هسته‌ای کشور بود که تحت تأثیر نگرش تنش‌زدایی حاکم بر این دولت، به سمت تعامل و اعتمادسازی پیش رفت که هرچند اصل مسئله‌ی تعامل و اعتمادسازی در این برهه‌ لازم بود، اما در عمل به دلیل زیاده‌خواهی آمریکا و برخی کشورهای اروپایی و انفعال بیش از حد از سوی برخی مسئولین اجرایی کشور ما، به نتیجه‌ی مناسبی نینجامید و موجب زیاده‌خواهی این کشورها شد.

 

۳. حوزه‌ی اقتصاد

۳-۱. سهل‎انگاری در قبال امور اقتصادی و وضعیت معیشتی مردم.

۳-۲. تکیه بر مدل اقتصاد سرمایه‎داری و نه اقتصاد اسلامی.

۳-۳. مغفول واقع شدن عدالت اجتماعی و اقتصادی.

۳-۴. گسترش و تعمیق یافتن شکاف‎های طبقاتی و فاصله‌‌ی فقیر و غنی.

جهت‏گیری اقتصادی هر دو دولت سازندگی و اصلاحات یکسان بود؛ چرا که آن‌ها سیاست تعدیل اقتصادی را در پیش گرفتند.[۲۳] «اقتصاد دولت نوسازی همان اقتصاد دولت بازسازی بود. مدیران اقتصادی دولت نوسازی همان مدیران اقتصادی دولت بازسازی بودند در قالب همان تئوری اقتصادی.»[۲۴]

از این‏ رو، پیامدهای ناگوار سیاست تعدیل اقتصادی، گریبان اصلاح‏طلبان را نیز گرفت و طبقات متوسط و ضعیف جامعه را از آنان سرخورده و ناخرسند ساخت و با غفلت و عدم توجه به امر پیشرفت اقتصادی، شاهد تورم افسارگسیخته، ‎گرانی، بیکاری، رکود واحد‎های تولیدی، کاهش صادرات و افزایش واردات در این دوران هستیم.

مردمی که از دو مقطع حاکمیت گفتمان سازندگی و آثار نامطلوب آن خسته و دلزده شده بودند، به دامان این گفتمان پناه بردند، اما نه تنها این تغییر موضع سودی برای مردم نداشت، بلکه علاوه بر بیشتر انباشته شدن معضلات گذشته و حل نشدن آن‌ها، چالش‌های جدیدی نیز نمایان شد. مهم‌ترین این چالش‌ها، مهجور شدن باورها و ارزش‌های اسلامی در این دوره و حتی تهاجم برنامه‎‌ریزی‌شده به آن‌ها از سوی محافل و شخصیت‌های رسمی و غیررسمی بود.

در قبال چنین وضعیتی، مقام معظم رهبری همواره تذکرها و هشدارهای شفاف می‏دادند؛ به طوری که بیشترین حساسیت خود را نسبت به رویه‌ی غیرارزشی این گفتمان ابراز کرده‌اند:

«من یک بار هم در اوایل امسال این هشدار را دادم، این هم بار دوم است. من با مسئولین اتمام حجت می‎کنم. مسئولین در این مورد اقدام کنند. ببینید کدام روزنامه است که از حدود آزادی پا را فراتر می‌گذارد. آنچه که برای این ملت مفید است، آنچه که آزادی حقیقی است، آنچه که بیان رأی بدون توطئه است، آن را از توطئه و خیانت و اصلال و ناامید کردن مردم جدا کنند. این ملت، ملت انقلابی است. این کشور، کشور اسلام و امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) و اهل بیت (علیه السلام) و قرآن کریم است.»[۲۵]

«دولت با اینکه امکانات و عظمت، باید مردم را به سمت اسلام و مبانی اسلامی پیش ببرد. من از بعضی از بخش‌های دولتی گله دارم و چند بار گفته‌ام. معتقدم کم‎کاری می‌شود. وزارت ارشاد اعلام نمی‎کند که من می‎خواهم سینمای اسلامی درست کنم، چرا خجالت می‎کشیم؟!... در محیط دانشگاه چرا تصریح نمی‌شود که می‌خواهیم دانشگاه را اسلامی کنیم؟!... بارها گفته‌ام وزارت ارشاد در این دو سال که ایشان [عطاءالله مهاجرانی] در رأس کار هستند، هیچ کار اسلامی به عنوان اسلامی نکرده است!... سؤال من این است که وزارت ارشاد، چند کتاب برای تقویت تفکر اسلامی چاپ کرده است؟! چند فیلم برای تقویت مبانی فکری، انقلابی و اسلامی ساخته است؟! الآن مرتب در سالن‌های وابسته به وزارت ارشاد، فیلم‌هایی نمایش داده می‎شود، بعضی صد درصد ضد دین است، ضد انقلاب است!... فاسدترین رمان‌ها الآن منتشر می‎شود. وزارت ارشاد برای این است که اسلام را ترویج کند.»[۲۶]

در کنار این معضل بزرگ، گفتمان اصلاحات از مشکلات اقتصادی و معیشتی مردم نیز غفلت کرد و سبب شد تا پس از چند سال، گره‌های کور اقتصادی پدید آید. ریشه‌ی این امر، اولویت‌های غیرضروری و فرعی گفتمان اصلاحات بود که تمام توان حاکمیت را به خود اختصاص می‎داد و اجازه نمی‌داد که از قابلیت‌ها و امکانات در جهت برآوردن نیازهای حقیقی جامعه استفاده شود:

«مردم حقیقتاً مشکلات اقتصادی دارند، سختی دارند، نارسایی دارند، گرفتاری‎های زیادی دارند. خطر عمده این است که شما این را ندانید که امیدوارم بدانید!»[۲۷]

«کدام نقض کرامت انسانی بالاتر از یک انسانی، رئیس یک عائله‌ای، پدر یک خانواده‌ای در جامعه‌ای که در آن جامعه همه چیز هم هست، نتواند اولیات زندگی فرزندان خودش را تأمین بکند؟! کدام تحقیر از این بالاتر است؟! صبح تا شب کار کند، آخرش هم به من نامه بنویسد، به شما، به آن مسئول دیگر که من دو ماه است که در خانه‌ام گوشت نبرده‌ام!... مسئله‌ی معیشت قطعاً در اولویت اول است! معیشت که نبود، دین هم نیست، اخلاق هم نیست، حفظ عصمت و عفت هم نیست! معیشت که نبود، امید هم نیست. این اساس قضیه است. اینجاست مسائل اساسی جامعه.»[۲۸]

این هشدار‌ها اما از سوی متولیان فرهنگی چندان مورد توجه قرار نگرفت و فضای گفتمان رسانه‌ای به مرور به سویی رفت که در سال‌های اصلاحات، شاهد توهین‌های علنی به مقدسات مردم در رسانه‌ها بودیم.

 

* جمع‌بندی

بررسی تحولات سیاسی‌اجتماعی ایران در دهه‌ی هفتاد نشان می‌دهد که در آغاز این دهه و پس از جنگ تحمیلی، تغییرات ایجادشده در حوزه‌ی اقتصاد به دیگر حوزه‌های نظام اجتماعی نیز سرایت کرد و از همه مهم‌تر، سبب تحول در نظام فرهنگی و ارزشی جامعه شد. پیرو توسعه و نوسازی کشور پس از جنگ، به تدریج نظام فرهنگی و ارزشی جدیدی در جامعه شکل گرفت که با ارزش‌ها و هنجارهای نظام سیاسی کشور هماهنگی و تعادل نداشت. از این رو، روزبه‌روز به شکاف ارزشی میان این دو نظام (نظام فرهنگی جامعه و نظام سیاسی کشور یا دولت حاکم) افزوده شد.

با آغاز پروژه‌ی توسعه و نوسازی در کشور، که پس از پایان جنگ تحمیلی و تشکیل دولت سازندگی صورت گرفت، به تدریج از فضای آرمانی و عاطفی دوران جنگ و ارزش‌های انقلابی، دینی و اخلاقی حاکم بر آن دوران کاسته شد و گفتمان نوسازی و ارزش‌های مادی و اقتصادی موجود در آن، بر جامعه حاکم گردید. ایدئولوژی توسعه‌ی اقتصادی الگوهای جدیدی را در جامعه ایجاد کرد و به تدریج، سرمایه از اهمیت و ارزش زیادی برخوردار گردید. معیارهای اقتصادی و مادی، ملاک و میزان ارزیابی‌ها قرار گرفت و رفاه‌طلبی، تجمل‌گرایی، ثروت‌اندوزی، مصرف‌گرایی و سودجویی در برابر ارزش‌های معنوی و مذهبی از توجه و اهمیت بیشتری برخوردار شد.

لازمه‌ی اصلاحات اقتصادی در دولت‌های هاشمی و خاتمی، مدارا کردن با غرب با حفظ استقلال کشور بود. لذا در سیاست خارجی ایران هم اصلاحاتی به وجود آمد. صدور انقلاب تنها به لبنان، عراق، افغانستان و فلسطین محدود شد و از نظر اقتصادی، مبادلات با بیشتر کشورها، از جمله آمریکا، مجاز شمرده شد.

هرچند که این نوع سیاست‌ها از بسیاری از تهدیدات جلوگیری کرد، ولی دنیای غرب هیچ راهی را برای تعامل برابر و استفاده‌ی ایران از فناوری و دانش و بازارها و سرمایه‌ی غربی جلوی روی جمهوری اسلامی باز نگذاشت. در دوره‌ی آقایان خاتمی و هاشمی، که بیشتر مماشات و تساهل با غرب صورت گرفت، تحولی عملی و واقعی از طرف غربی‌ها صورت نگرفت و در مقابل همکاری‌های هسته‌ای و شفاف‌سازی برنامه‌های هسته‌ای ایران، غربی‌ها بر شدت تحریم‌های اقتصادی و سیاسی افزودند. در مقابل نرم کردن ادبیات سیاست خارجی و گفت‌وگوی تمدن‌ها و محکوم کردن حمله‌ی صدام حسین به کویت و دفاع از انقلابیون افغانی در مقابل طالبان، زیاده‌خواهی‌ها گسترش یافت و حتی در استمرار چنین رفتارهای تهاجمی، در زمان بوش، ایران را محور شرارت نامیدند.

در این دوران، تنها رهبر انقلاب اسلامی و آمادگی نیروهای مسلح کشور و روشنگری نیروهای سیاسی داخلی و خارجی نقش بازدارنده‌ی مهمی را در اجرای توطئه‌های داخلی و خارجی ایفا کرد. لذا کارنامه‌ی شانزده‌ساله‌ی سازندگی و اصلاحات، نه کارنامه‌ای قابل دفاع و تطهیر، بلکه حکایتی است از پروسه‌ی وادادگی و استحاله‌ی فرهنگی و سیاسی که دستاوردهای قلیل آن مدیون هشدارها و انذارهای رهبر معظم انقلاب و مطالبات مردمی بوده است.

 

پی‌نوشت‌ها:

[۱] محمدعلی حسین‏زاده، گفتمان‏های حاکم بر دولت‏های بعد از انقلاب در جمهوری اسلامی ایران، ص ۱۷۵.

[۲] مهدی جمشیدی، «اهمیت فرهنگ در سلامت و سعادت جامعه»، روزنامه‌‌ی کیهان، ش ۱۸۹۴۴، ص ۱۲.

[۳] سعید حجاریان، پرویز پیران و دیگران، تحلیل‏هایی جامعه‏شناسانه از واقعه‌ی دوم خرداد، ص ۳۴.

[۴] ن‌. ک. به: رفیع‌پور، ۱۳۷۷، ص ۳۱۸.

[۵] عبدالکریم سروش، «خدمات، حسنات دین»، مجله‌ی کیان، ش ۲۷، سال پنجم، مهر و آبان ۱۳۷۴، ص ۱۳ و ۱۴.

[۶] بیانات مرحوم سید احمد خمینی در دیدار با مسئولان امنیت داخلی وزارت اطلاعات، ۱۸ مهر ۱۳۷۳.

[۷] بیانیه‌ی شماره ۳ کارگزاران، ‌روزنامه‌ی اطلاعات، ۱۲ اسفند ۱۳۷۴.

[۸] مقام معظم رهبری، ۱ فروردین ۱۳۷۲.

[۹] مقام معظم رهبری، ۱۱ اسفند ۱۳۷۰.

[۱۰] روزنامه‌ی همبستگی، ۱۹ دی ۱۳۷۷، ص ۲، مصاحبه‌ی خاتمی با شبکه ان‌اچ‌کی.

[۱۱] محسن کدیور در دانشکده‌ی فنی دانشگاه تهران در سال ۷۹ طی سلسله مباحثی تحت عنوان پژوهش‌های قرآنی.

[۱۲] اکبر گنجی در مصاحبه‌ی روزنامه تاگس اشپیگل آلمان، روزنامه‌ی کیهان، ۲۴ فروردین ۱۳۷۹.

[۱۳]سعید حجاریان، روزنامه‌ی صبح امروز.

[۱۴] روزنامه‌ی عصر آزادگان، ۱۶ دی ۱۳۷۸.

[۱۵] اولین سالگرد دوم خرداد در دانشگاه تهران.

[۱۶] هفته‌نامه‌ی راه نو، ۳ مرداد ۱۳۷۷.

[۱۷] هفته‌نامه‌ی پیام‌ هامون، ۱۹ دی ۱۳۷۷.

[۱۸]روزنامه آریا، ۲۸/۶/۷۸

[۱۹] روزنامه عصر آزادگان،‌۲۰/۱/۷۹

[۲۰] مقام معظم رهبری، تیر ۱۳۷۷.

[۲۱] بیانات رهبر معظم انقلاب در سفر سال ۸۵ به سمنان، در جمع اساتید و دانشجویان دانشگاه‌های این استان.

[۲۲] حسین کچوئیان، کندوکاو در ماهیت معمایی ایران، ص ۵۴.

[۲۳] محمد مالجو، «سه دولت: جامعه‏شناسی دولت‏های پس از انقلاب»، هفته‏نامه‌ی شهروند امروز، ۱۴ بهمن ۱۳۸۶، ص ۱۰۱.

[۲۴] ابراهیم فیاض، «آرامش و ثبات: نتیجه‌‌ی احیای ارزش‏ها»، روزنامه‌ی ایران، ۸ اسفند ۱۳۸۶، ص ۱۷.

[۲۵] بیانات رهبر معظم انقلاب، ۲۵ شهریور ۱۳۷۷.

[۲۶] مقام معظم رهبری، ۲۴ آذر ۱۳۷۸.

[۲۷]مقام معظم رهبری، ۴ دی ۱۳۷۸.

[۲۸]مقام معظم رهبری، ۲۹ خرداد ۱۳۷۹.




  • <-CategoryName->

حامیان موسوی پشت‌سر هاشمی رفسنجانی قرار دارند

19:26 - سه شنبه 15 ارديبهشت 1392 // نویسنده: شهید ایرج صالحی

 

حامیان موسوی پشت‌سر هاشمی رفسنجانی قرار دارند

عضو ائتلاف پیشرفت گفت: همه کسانی که در سال ۸۸ پشت‌سر میرحسین موسوی بودند امروز به پشت‌سر هاشمی رفسنجانی آمده‌اند.

به گزارش فرهنگ نیوز ، غلامعلی حدادعادل عضو ائتلاف پیشرفت و کاندیدای یازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری که در جمع دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران جنوب سخن می‌گفت، در پاسخ به سؤالی مبنی بر اینکه آیا با حضور هاشمی و مشایی در انتخابات شما به نفع سعید جلیلی کناره‌گیری خواهید رفت یا خیر، گفت: ما از چند ماه پیش که با آقایان ولایتی و قالیباف ائتلاف کردیم قرار‌مان بر این بود که بین اصولگرایان وحدت ایجاد کنیم.

وی با بیان اینکه فلسفه ائتلاف پیشرفت این است که تعدد کاندیدای اصولگرایان به مصلحت نیست، خاطرنشان کرد: تصمیم برای تعدد کاندیدای اصولگرا را ما چند ماه پیش اتخاذ کردیم که هنوز معلوم نبود چه کسانی در صحنه انتخابات ریاست جمهوری حضور پیدا کرده و ثبت‌نام خواهند کرد اما با ثبت‌نام مشایی و هاشمی این ضرورت احساس می‌شود که اصولگرایان وحدت داشته باشند.

حدادعادل در خصوص سازوکار ائتلاف پیشرفت نیز یادآور شد: ما از اول هم گفتیم که دو نفر کنار می‌رویم و یک نفر نامزد خواهد شد اما می‌شود که این ائتلاف سه گانه به چهار نفر یا پنج نفر عضو افزایش یابد اما به شرط اینکه اگر کاندیدایی ثبت‌نام کرد باید درصد قابل توجهی از آرا را به خود اختصاص دهد. بنابراین آقای جلیلی اگر آرایشان بالا رود ما این را مورد توجه قرار می‌دهیم.

عضو ائتلاف پیشرفت با تأکید بر اینکه بنا نداریم در خانواده اصولگرایی با هم رقابت کنیم، تصریح کرد:‌ اگر وحدت در بین اصولگرایان دیروز مستحب بود امروز امری واجب است.

وی در پاسخ به پرسشی بر این اساس که عده‌ای هاشمی رفسنجانی را فتنه‌گر می‌دانند نظر شما چیست، خاطرنشان کرد:‌ این یک واقعیت است و باید نگاه کرد چه کسانی از هاشمی رفسنجانی حمایت می‌کنند. امروز گروه‌ها و اشخاصی که اصرار داشتند ایشان ثبت‌نام کند، چه کسانی هستند و همچنین باید نگاه کرد به موضع‌گیری‌های فرزندان و نقش آنان در جریانات سال ۸۸.

حدادعادل با بیان اینکه باید به مواضع چند سال اخیر آقای هاشمی توجه داشت، افزود:‌من نمی‌خواهم بگویم مواضع هاشمی مخالف اصولگرایان بوده اما به گونه‌ای بوده که اصلاح طلبان امروز روی ایشان اجماع کرده‌اند و واقعیت صحنه نشان می‌دهد همه کسانی که دیروز پشت‌سر میرحسین موسوی قرار داشتند امروز پشت‌سر هاشمی رفسنجانی قرار دارند.

 
منبع: فارس



  • <-CategoryName->

یک ماه مرخصی برای تبلیغ در ستاد مشایی

19:25 - سه شنبه 11 ارديبهشت 1392 // نویسنده: شهید ایرج صالحی

یک ماه مرخصی برای تبلیغ در ستاد مشایی

رییس جمعیت هلال احمر اظهار کرد: هر کمکی که بتوانم برای کمک به آقای مشایی در یازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری انجام می‌دهم.

به گزارش فرهنگ نیوز ابوالحسن فقیه ، در پاسخ به سوالی مبنی بر این‌که گفته شده شما در ستاد آقای مشایی مسوولیت برعهده دارید، گفت: هنوز تبلیغات آغاز نشده و من نیز سمتی ندارم و هر کمکی که بتوانم به ایشان انجام می‌دهم.

وی که در حال حاضر رییس جمعیت هلال احمر است و گفته می‌شود که یک ماه مرخصی گرفته است، در پاسخ به این سوال که آیا مرخصی‌تان در راستای کمک و فعالیت در ستاد آقای مشایی است، گفت:‌ همانطور که گفته‌ام هر کمکی که بتوانم برای ایشان انجام می‌دهم.

گفتنی است در اخبار منتشر شده از سوی رسانه‌ها گفته‌ شده که فقیه در ستاد انتخاباتی مشایی دارای مسوولیت است و در این راستا یک ماه از جمعیت هلال احمر مرخصی گرفته است.

گفتنی است فقیه در انتخابات سال ۸۴ و ۸۸ نیز در ستاد انتخاباتی احمدی‌نژاد فعالیت می‌کرده است.

 
منبع: ایسنا

برچسب‌ها: رییس جمعیت هلال احمر,

  • <-CategoryName->

مشایی و هاشمی می‌خواهند انقلاب را به آمریکا بدهد

19:24 - سه شنبه 6 ارديبهشت 1392 // نویسنده: شهید ایرج صالحی

 

مشایی و هاشمی می‌خواهند انقلاب را به آمریکا بدهد

یک عضو شورای مرکزی جامعه روحانیت مبارز گفت:‌ مشایی و هاشمی می‌خواهند انقلاب را به آمریکا بسپارند.

به گزارش فرهنگ نیوز ،حجت‌الاسلام و المسلمین جعفر شجونی ، با اشاره به این‌که شورای نگهبان باید آبروی خود را حفظ کند و مشایی و هاشمی را ردصلاحیت کند، گفت: مشایی و هاشمی می‌خواهند انقلاب را به آمریکا بسپارند و اصولگرایان می‌خواهند انقلاب را به امام زمان(عج) بسپارند.بنابر این شورای نگهبان باید حزب‌الله را نجات دهد

وی با اشاره به این‌که پس از ثبت‌نام مشایی و هاشمی بی‌بی‌سی و ضد انقلاب ابراز خوشحالی کرده‌اند، گفت:جریان هاشمی می‌خواهد فتنه جدیدی را به وجود بیاورد ، زیرا بنابه گفته‌های رهبری ایشان خواص بی‌بصیرت است

 
منبع: ایسنا

برچسب‌ها: مشایی و هاشمی ,

  • <-CategoryName->

آخرین مطالب

» طرح گرافیکی دعای روزهای ماه مبارک رمضان ... ویژه روزه داران ( 1393/04/07 )
» ویژه نامه اعیاد شعبانیه ( 1393/03/05 )
» سبک تفریحات از عیاشی تا صفا سیتی ( 1392/11/11 )
» “مدافع حرم، شهید بیضایی”چه عبارت ظالمانه‌ای! ( 1392/11/7 )
» پوستر «نابخشودنی» ( 1392/10/5 )
» ویژه نامه 28 صفر ( 1392/10/5 )
» گلچین ویژه نامه هفته بسیج 92 ( 1392/9/1 )
» اینفوگرافیك //// اوضاع منطقه از نگاه ولی امر مسلمین جهان ( 1392/8/5 )
» دانلود پوسترهای صداقت آمریکایی ( 1392/8/1 )
» ویژه نامه هفته دفاع مقدس 92 ... ۲۹۰ نوای جبهه + دانلود فایل صوتی اشعار، بسیجی شاعر ابوالفضل سپهر ( 1392/6/25 )
» مجموعه پوستر ویژه ولادت حضرت علی ابن موسی الرضا(علیه السلام) ( 1392/6/24 )
» آداب نوشیدن آب / بیوگرافی ( 1392/6/5 )
» دیکتاتورها به مقصد نمی رسند / اینفوگرافی ( 1392/6/23 )
» بهترین چایی دنیا + عکس .... چایی روضه ارباب زمین گیرم کرد... ( 1392/6/16 )
» تصاویر/دستگیری کشیش قرآن سوز ( 1392/6/22 )
» خوابیدن رزمنده‌ها در خط مقدم+عکس ( 1392/6/20 )
» دانلود مجموعه 800 تصویر با موضوع حجاب ( 1392/6/15 )
» شش نقطه ضعف در امر اقامه نماز+اینفوگرافی ( 1392/6/15 )
» اینفوگرافی هنر شهادت (رجایی و باهنر) ( 1392/6/7 )
» اینفوگرافی/تاریخچه اشغال فلسطین ( 1392/6/5 )
» عالمی که از انیشتین نامه محرمانه گرفت + تصویرسازی ( 1392/6/1 )
» توصیه امام علی(ع) برای حفظ زیبایی زن ( 1392/5/31 )
» توصیه امام علی(ع) برای حفظ زیبایی زن ( 1392/5/31 )
» همسایه داری به سبک اسلامی + اینفوگرافی ( 1392/5/30 )
» اینفوگرافی/ آیت‌الله خامنه‌ای و مسئله مصر ( 1392/5/26 )
» پوستر : نماز صحیح با تلفظ صحیح حروف ده گانه ( 1392/5/21 )
» اینفوگرافی / کارگزار نظام ( 1392/5/21 )
» ویژه نامه ماه رمضان91 ( 1392/4/21 )
» سبک زندگی بسیجی از منظر رهبری (اینفوگرافی) ( 1392/5/14 )
» پوسترهای باکیفیت دعای روزانه ماه مبارک رمضان ( 1392/1/13 )
» فلسطین تا فلسطین (تصاویر) ( 1392/5/12 )
» نگاهی به زندگی سیاسی حضرت علی (ع) .. اینفوگرافی داستان یک امام ( 1392/5/6 )
» نکاتی درباره جلسات عقد رهبر انقلاب ( 1392/5/2 )
» اهمیت قرائت قران از زبان آیت الله حق شناس (ره) ( 1392/4/27 )
» چگونه نماز شب بخوانیم +لینک دانلود پاورپوینت ( 1392/4/22 )
» هدیه ویژه فرهنگ نیوز به روزه داران اینفوگرافی/اوقات شرعی و دعاهای ماه رمضان ( 1392/4/22 )
» ترین‌های قرآنی دنیا + تصاویر ( 1392/4/19 )
» فضائل ماه مبارک رمضان (اینفوگرافی) ( 1392/4/19 )
» معرفی سایت قرآنی .... قرآن را با هشت ترجمه آنلاین بخوانید! ( 1392/4/18 )
» اینفوگرافی/ اوباماسوسی ( 1392/4/10 )